جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


چه کسی در خانه ام را می کوبد


چه کسی در خانه ام را می کوبد
● در حاشیه نمایش فیلم «پنهان»
خبر خوشی است. مبارك است. فیلم های درجه یك و خوب و تازه دارند یكی یكی روی پرده سینماهای تهران می روند و فیلم بین هایی كه در این شهر ساكن اند، به آسانی می توانند بهترین فیلم های این یكی دو سال را با بهترین كیفیت ممكن یعنی صدا و تصویر و البته حذف های لازم و ضروری روی پرده سینما ببینند.
در سال های پیش، كم تر فرصتی برای تماشای این فیلم ها پیش می آمد. بیش تر فیلم های خارجی و درجه یك فقط در جشنواره فیلم فجر به نمایش درمی آمدند و اگر كسی فرصت تماشای آنها را از دست می داد، دسترسی به فیلم ها برایش دشوار بود. با این همه چند سالی هست كه این فیلم ها در سینماهای خوب تهران، اكران می شوند و پنهان، تازه ترین ساخته میشائیل هانكه هم یكی از این فیلم ها است.
یك آلمانی در تهران: از بین فیلم های هانكه، پیش از این فقط ویدئوی بنی روی پرده سینماهای تهران رفته است، آن هم در نمایش های خاص جشنواره فیلم فجر و آن هم در سال های ابتدایی دهه ۱۳۷۰. پس، نمایش فیلم پنهان را كه یكی از ستایش شده ترین فیلم های این سال ها است، نباید دست كم گرفت. به هانكه آلمانی می گویند هیچكاك اروپا و این لقب، بیش از آنكه به داستان های دلهره آوری برگردد كه او دستمایه فیلم هایش می كند، به نگاه خاص او مربوط است، به این كه روان كاوی آدم ها یكی از علاقه های شخصی او است.
به تلویزیون شلیك كن: درست است كه فیلم پنهان به مهم ترین مسائلی می پردازد كه اروپایی ها هر روز با آن دست به گریبان هستند، اما تلویزیون هم در این بین نقشی كلیدی ایفا می كند. اصل قضیه به سال هایی برمی گردد كه هانكه كارگردانی تلویزیونی بود و حالا كه در سینما كار می كند و گذرش به شبكه های تلویزیونی و تهیه كننده ها نمی افتد، از آنها انتقاد می كند. این نكته ای است كه در بیش تر تحلیل های فیلم به آن اشاره شده، ولی هانكه در مصاحبه ها جوابی راجع به این قضیه نمی دهد.
میشائیل هانكه سخن می گوید، یك: همیشه فكر كرده ام تلویزیون حقیقت را آن طور كه هست نشان نمی دهد، آن طور نشان می دهد كه تعداد بینندگانش لحظه به لحظه بیش تر شود. اگر از مدیران تلویزیون ها، از برنامه سازها و تهیه كننده ها بپرسید چرا دست به جعل می زنند، جواب می دهند كه حقیقت این طوری جذاب تر است. اما دروغ می گویند. آنها به آمار بالا احتیاج دارند تا آگهی های بیش تر و گران تری بگیرند و پول بیش تری در جیب بگذارند. آن صحنه مباحثه ای كه در فیلم می بینید، نمونه بارز این جعل است.
لعنت بر تبعیض نژادی: این هم یكی از چیزهایی است كه هانكه در فیلمش به آن اشاره می كند. اما شیوه برخورد او، مثل بعضی فیلم های متعارف سینمای آمریكا، سطحی نیست. حرفی كه هانكه در فیلمش می زند این است كه آدم های به ظاهر مخالف تبعیض نژادی، خودشان نمونه كسانی هستند كه این تبعیض ها را قائل می شوند. از نظر هانكه، داستان خیلی پیچیده تر از آن است كه در یكی دو سخنرانی یا كتاب و مقاله های روزنامه ای بتوان سر و ته اش را هم آورد. كافی است همین تكه دوم از حرف های هانكه را كه در ادامه این بند آمده بخوانید تا متوجه منظورش شوید.
میشائیل هانكه سخن می گوید، دو: فكر می كنم هر آدمی در زندگی اش لحظه هایی دارد كه پنهان اند. لحظه هایی كه دلش نمی خواهد كسی دیگر از آنها خبر داشته باشد. اگر كسی خبردار شود، ممكن است سرزنشش كند. ممكن است منظورش را نفهمد. هر آدمی وقتی به این لحظه ها می رسد، وقتی یادش می افتد كه چه لحظه های پنهان دارد، حس می كند گناهكار است. هم دوست دارد این حس را با كسی درمیان بگذارد، هم می ترسد این كار را بكند. مشكل در این ترس است.
من همیشه به رفتاری فكر می كنم كه آدم ها با هم دارند. سال قبل مقاله ای در لیبراسیون خواندم راجع به مقوله پناهندگی و این كه جمع كثیری از مردم خاورمیانه و آفریقا دوست دارند ساكن اروپا شوند، اما اتحادیه اروپا قوانین پناهندگی را سخت كرده و چنین چیزی ممكن نیست. مقاله خوبی بود. ولی بعد از خواندنش دلم می خواست با آن روزنامه نگار تماس بگیرم و بگویم حرف های خوبی می زنی، من یك زوج خاورمیانه ای را می شناسم كه با زحمت مقیم فرانسه شده اند. فكر می كنی می توانی كاری برایشان پیدا كنی و یكی از اتاق های خالی خانه ات را یكی دو ماه به آنها بدهی جوابش را می دانم. مثل روز برایم روشن است كه به تته پته می افتاد و سعی می كرد موضوع بحث را عوض كند. مشكل این جا است.
بازیگرهای دوست داشتنی: پنهان بازیگرهای خوبی دارد. بازیگرهای درجه یكی كه واقعا از جان مایه گذاشته اند. با دیدن دانیل اوتوی در فیلم بعید است كه قدرت بازیگری اش را ستایش نكنید. یا بعید است از دیدن ژولیت بینوش، این ستاره سینمای اروپا كه البته چند سالی است در سینمای آمریكا كار می كند ذوق زده نشوید. درست است كه او نقش اصلی فیلم را بازی نمی كند، اما در همان نقشی كه حضور دارد، واقعا می درخشد. ضمن این كه نباید یادمان برود بازیگرهای خوب هیچ وقت به كوچكی یا بزرگی نقش اهمیت نمی دهند. چیزی كه برای آنها مهم است، خود نقش است، شیوه ای كه برای اجرا در پیش می گیرند. و بینوش، در همین نقش دومی كه بازی می كند، ستاره ای است كه نمی توان نادیده اش گرفت، یا بعد از تمام شدن فیلم فراموشش كرد.
ژولیت بینوش سخن می گوید: فكر می كنم پنهان فیلمی است راجع به احساس گناه، راجع به نیازی كه همه آدم ها به حقیقت دارند. هانكه روزی كه می خواستیم فیلمبرداری را شروع كنیم به من گفت فكر كن بوكسوری حرفه ای هستی كه در رینگ ایستاده ای و مدام داری مبارزه می كنی. حتی یك ثانیه نباید حواست پرت شود، چون بوكسور روبه رویی مشتی حواله ات می كند و نقش زمین می شوی. همین كار را هم كردم. نقش زنی را بازی كردم كه مدام در حال حمله است، وقتی راه می رود دارد حمله می كند. وقتی حرف می زند دارد حمله می كند. وقتی هیچ چی نمی گوید هم دارد حمله می كند. دروغ هایی را كه شوهرش گفته به یادش می آورد تا بفهمد حقیقت چیست و این ترسی كه در جان شوهرش افتاده، از كجا آمده است. فكر می كنم حق دارد.
به روایت یك منتقد: برونو ژوفن، منتقد فرانسوی در تحلیلی راجع به پنهان می نویسد هانكه در پنهان روی دو چیز تٲكید می كند و فهم فیلم را به این دو چیز واگذار می كند. اول، تلویزیون و دوم خشونت. شك نكنید كه خشونت در این فیلم مهم تر است و كل قضیه تلویزیون را باید شوخی یا طعنه هانكه با خودش دانست او بیست سال تمام یك برنامه ساز تلویزیونی بود. خشونتی كه در این فیلم می بینیم، نتیجه همان اندیشه ای است كه به آن اشاره كردم.
از قول هانكه خوانده ام كه خشونت ریشه در ترس دارد و كسی كه دست به خشونت می زند، از كسی یا چیزی ترسیده است. حق با هانكه است، خشونت عكس العملی است به عمل ترسیدن. اگر به نظریه های تازه جامعه شناسی و آرای فیلسوف های این سال ها مراجعه كنید، می بینید كه همه بخشی از كارشان به خشونت مربوط است. حجم گسترده توجه به خشونت نشان دهنده واقعیتی است كه نمی توان انكارش كرد: دنیا به سوی خشونت پیش می رود و كم ترین كاری كه از اندیشمندان برمی آید، این است كه تذكر بدهند. پنهان هم یكی از این تذكرها است و من هانكه را در این فیلم، در مقام یكی از این فیلسوف ها می بینم كه می گوید تا زمانی كه بترسید و بر ترس خود غلبه نكنید، كاری از پیش نمی برید.
● خلاصه داستان فیلم
ژرژ، مجری یك برنامه تلویزیونی نقد ادبی، بسته هایی به دستش می رسد كه نوارهایی ویدئویی در آنها گذاشته اند. این نوارها، فیلم هایی هستند كه یك نفر مخفیانه از او و خانواده اش گرفته است. در كنار این نوارها، نقاشی هایی هم هست كه در ظاهر باید حاوی هشدار به او باشند، اما او نمی فهمد تصویر پسركی كه خون از دهانش بیرون می زند چه معنایی می تواند داشته باشد. نوارهای ویدئویی روز به روز خصوصی تر می شوند و ژرژ می فهمد فرستنده آنها كسی است كه او را به خوبی می شناسد.
بنابراین دست به دامن پلیس می شود و به آنها می گوید كسی می خواهد زندگی او را نابود كند. ولی پلیس ها به حرف های او محل نمی گذارند و می گویند تا تهدیدی مستقیم در كار نباشد، كمكی از دست آنها برنمی آید. آن، همسر ژرژ است و به عكس شوهرش آن قدرها نگران نیست. كار او، در یك بنگاه انتشاراتی است. آن فكر می كند اگر تا حالا زندگی متوسط و البته روشنفكری خودشان را داشته اند و با خیال راحت سرگرم كارهای خودشان بوده اند، دلیلی ندارد كه بعد از این روش دیگری را پیش بگیرند.
تا این كه یك شب، پسر دوازده ساله شان پی یرو، خانه یكی از دوستانش می ماند و در این مورد خبری به پدر و مادرش نمی دهد. ژرژ و آن فكر می كنند همه چیز زیر سر همان كسی است كه بسته ها را می فرستد و همین باعث می شود شروع كنند به دعوا كردن. ژرژ در یكی از نوارهای ویدئویی خانه مادرش را می بیند، خانه سال های كودكی اش را و برای كشف معمایی كه دارد زندگی اش را نابود می كند پیش مادر از كار افتاده اش می رود و در این دیدار، خاطراتی را كه سال ها است فراموش كرده به یاد می آورد و می فهمد از شش سالگی رازی عظیم را از او پنهان كرده اند و این بسته هایی كه به دستش می رسند، نسبتی با این راز دارند.
● شناسنامه فیلم
▪ پنهان Cache/ Hidden
▪ فیلمنامه نویس و كارگردان: میشائیل هانكه، مدیر فیلمبرداری: كریستین برگر، تدوینگرها: میشائیل هودسك و نادین میوز، انتخاب بازیگرها: كریس پورتیه دو بلر، بازیگرها: دانیل اوتوی ژرژ لوران، ژولیت بینوش آن لوران، موریس بنیشو مجید، آنی ژیراردو مادر ژرژ، لستر ماكدونسكی پی یر لوران، برنار لو كوك رئیس ژرژ، ولید افكر پسر مجید، درجه نمایش عمومی: R، ژانر: درام دلهره آور مدت: ۱۱۷ دقیقه، محصول مشترك: فرانسه، اتریش، آلمان و ایتالیا، ۲۰۰۵، پخش در ایران: بنیاد سینمایی فارابی
امید بهار
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید