جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

نردبان های قدرت رضاخان درهم می شکنند


نردبان های قدرت رضاخان درهم می شکنند
در آغاز این سال سرلشگر آیرم- رئیس نظمیه كل كشور- كه به بهانه بیماری از كشور خارج شده بود، از كار بركنار و فرپاس ركن الدین مختار به جای وی نشست. آیرم كلاه بزرگی بر سر شاه خودكامه نهاده بود. پس از آن همه پرونده سازی و دسیسه چینی و ناراضی تراشی و زد و بندهای سیاسی خود را به بیماری زد و پزشكان را نیز با ارعاب واداشت تا نزد رضاشاه گواهی دهند وی به بیماری خطرناكی مبتلا شده كه تنها در اروپا درمان پذیر است. آنگاه راهی اروپا شد و به تلگراف های پی در پی رضاشاه اعتنایی نكرد. مرغ از قفس پریده بود! همچنین علی منصور- پدر حسنعلی منصور نخست وزیر در آینده -وزیر سابق طرق و شوارع - وزارت راه -به اتهام دوفقره رشوه خواری و یك مورد سوءاستفاده از مقام محاكمه شد.
عباس آریا معاون وی و برخی از كاركنان بلندپایه آن وزارتخانه نیز از كار بركنار شدند و تحت تعقیب قرار گرفتند. جالب توجه اینكه رضاقلی هدایت كفیل دیوان عالی كشور كه محاكمه علی منصور زیر نظر او انجام می شد، وی را از كلیه اتهامات مبرا دانست و رای به بی گناهی منصور داد، اما خود مغضوب رضاخان واقع و از كار بركنار شد! رضاشاه چنان از این حكم به خشم آمده بود كه محسن صدر _ صدرالاشراف پیشین- وزیر دادگستری را نیز بركنار و خانه نشین كرد! از این رفتار شاه پیدا است كه این محاكمه های به ظاهر قانونی برای تسویه حساب های سیاسی او با مخالفان درون سیستمی خودش برپا می شود نه برای اصلاح نظام اداری كشور به این ترتیب دستاوردهای جنبش مشروطیت ایران كه تفكیك قوا و استقلال آنها را تضمین می كرد، یكی پس از دیگری به دست رضاشاه از درون تهی می شد.
پس از دخالت وی در «قوه مقننه» و انتخاب نمایندگان توسط او به جای مردم اكنون «قوه قضائیه» نیز تحت فرمان او درآمده بود! به طور كلی می توان سال های میان ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ را اوج دیكتاتوری رضاشاهی نامید. برخی مورخین بر این باورند كه پس از آن همه آشوب های دوره مشروطه خواهی این رضاشاه بود كه امنیت را به سراسر میهن بازگردانده بود. این سخن بی پایه ای است، زیرا آنچه وی به ارمغان آورده بود، امنیت و آسایش نبود، بلكه آرامش گورستانی بود. وی به دستاویز سركوب اشرار و ایجاد امنیت، همه روشنفكران، آزاداندیشان و میهن دوستان آزادیخواه را در بند كرده بود. از مدرس و مصدق گرفته تا فرخی یزدی و دكتر ارانی همه و همه در چنگال دیكتاتوری وی گرفتار آمده بودند.
مدرنیسم او نیز شتابزده و تقلیدی و بدون در نظر گرفتن جنبه های فرهنگی كشور بود. برخی نیز از میهن پرستی او افسانه ها نوشته اند و وی را ستوده اند. بایستی از آنان پرسید اگر انگیزه های پرابهام پهلوی اول را میهن پرستانه تلقی كنیم پس آن جنون زمین خواری وی را چگونه باید ارزیابی كنیم؟ رضاشاه در ارتش زیر فرمان خود واحدی تشكیل داد تا هر جا كه زمینی حاصلخیز و آ باد وجود دارد، برای او و به نام او خریداری كنند. و آشكار است نظامیانی كه برای شاه زمین می خرند، به چه قیمتی می خرند و وجه آن را چگونه می پردازند! بایستی پرسید چگونه شد كه آن افسر قزاق گرسنه و ژنده پوش در چند سال پادشاهی دارای گنجینه ها و جواهرات و ثروت های هنگفت افسانه ای شد؟
در این سال نیز مدرنیسم بی ریشه و شتابزده همچنان در جریان بود. تلفن های خودكار وارد تهران و نصب شد. شركت سهامی ساختمان ایران با سرمایه ۳۰۰ میلیون ریال آغاز به كار كرد و ساختمان جدید مركزی بانك ملی ایران در خیابان فردوسی گشایش یافت. همچنین راه آهن تهران- شمال در این سال مورد بهره برداری قرار گرفت. طول این خط آهن ۱۳۰ كیلومتر و دارای صدها پل و تونل در سراسر راه بود. شركت سهامی گله داری ایران و نیز شركت سهامی آبیاری ایران به منظور عمران و آبادانی زمین های كشاورزی در این سال تاسیس شدند. در آستان قدس رضوی نیز ساختمانی برای موزه، كلنگ زده شد. كارخانه قندسازی میاندوآب نیز كه ششمین كارخانه قند كشور بود، در این سال مورد بهره برداری قرار گرفت.
وزارت فرهنگ نیز به منظور پیكار با بی سوادی، كلاس های شبانه اكابر، ویژه سوادآموزی بزرگسالان برگزار كرد. كلیه مردان بی سواد ایرانی كه سن آنها بین ۱۸ تا ۴۰ سال بود، موظف شدند تا در این كلاس ها شركت كنند. در سراسر ایران ۵۰۷ كلاس اكابر دایر شد. محمدرضا پهلوی- ولیعهد- نیز كه در سال ۱۳۱۰ برای تحصیل به سوئیس رفته بود، در اردیبهشت ماه این سال به كشور بازگشت و در كرج مورد استقبال شاه و هیات دولت و نمایندگان مجلس قرار گرفت.
شیخ خزعل حكمران خودخوانده خوزستان نیز كه از سال ۱۳۰۴ در تهران زیر نظر نظمیه زندگی می كرد، در خردادماه این سال به دستور رضاشاه در خانه اش به قتل رسید. وی به هنگام مرگ ۷۵ سال داشت و از آن ثروت های هنگفت و كاخ های افسانه ای باشكوه چیزی برایش نمانده بود! نصرت الدوله فیروز- پسر فرمانفرما و وزیر مالیه پیشین- نیز كه با میانجیگری مستوفی الممالك دوران حبس خود را در منزل می گذراند، دوباره دستگیر شد و پس از بازجویی، به زندانی در سمنان منتقل شد. همچنین در مهرماه این سال دختران رضاشاه، شمس و اشرف پهلوی به ترتیب نامزد فریدون جم و علی قوام شدند.
در بهمن ماه این سال آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی بنیانگذار حوزه علمیه قم و مرجع بزرگ شیعی درگذشت. به همین مناسبت دولت عزای عمومی اعلام كرد و بازار تهران و شهرستان ها سه روز تعطیل شد. از دیگر شگفتی های دوره دیكتاتوری رضاشاه یكی هم خودكشی علی اكبر داور وزیر پیشین عدلیه و وزیر وقت مالیه بود! داور كه مردی توانا و كاردان و تحصیلكرده بود، در بهمن ماه این سال با خوردن تریاك، جان به جان آفرین تسلیم كرد. ظاهراً رضاشاه در جلسه هیات دولت از وی خشمگین شده و گفته بود: «برو بمیر!» و داور هم كه گوش شنوایی داشت، رفت و مرد. اكنون با مردن داور، تقریباً همه پله های پلكان قدرتی كه رضاخان از آن بالا رفته بود، درهم شكسته بود!
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید