جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آمریکا و امنیت عرضه نفت و گاز


آمریکا و امنیت عرضه نفت و گاز
درسال ۱۹۴۸، آمریكا برای نخستین بار به واردكننده نفت تبدیل شد. از آن هنگام تاكنون، واشنگتن تلاش كرده است به خودكفایی در این باره دست یابد. با این حال، تلاش های آمریكا برای رسیدن به این منظورگاه با بحران روبه رو شده است. دربیش از پنج دهه گذشته، واردات نفت آمریكا به تدریج افزایش یافته است؛ به گونه ای كه درحال حاضرحدود دو سوم نفت موردنیاز این كشور از طریق واردات تأمین می شود. پیش بینی می شود واردات نفت آمریكا درسال های آینده همچنان روند صعودی داشته باشد. افزایش وابستگی آمریكا به واردات نفت، نگرانی های فراوانی برای دولت های گوناگون كه دركاخ سفید مستقر شده اند، به همراه داشته است، زیرا این مسئله به امنیت ملی آمریكا ارتباط دارد و هرگونه اختلال درعرضه نفت خام می تواند به افزایش قیمت ها و خسارت اقتصادی در آمریكا منجر شود.
بحران
- اختلال درعرضه نفت گاه كوتاه مدت بوده است. مهم ترین علت اختلال درعرضه این محصول راهبردی، بی ثباتی سیاسی مزمن درمنطقه خاورمیانه بوده است. خاورمیانه ازچند دهه پیش شاهد جدال و درگیری میان اسراییلی ها و فسلطینی هاست و ظهور گروه های ستیزه جوی اسلامی كه در برابر رژیم های سكولار منطقه قدر برافراشته اند، بی ثباتی این منطقه را تشدید كرده است. در۵۷ سال گذشته منطقه خاورمیانه شاهد رخدادهای سیاسی واجتماعی متعددی بوده است كه هریك از آنها به نوعی برعرضه نفت خام از این منطقه تأثیرگذاشته اند. ازجمله این رخدادها می توان به ملی شدن صنعت نفت ایران درسال۱۹۵۱، بسته شدن كانال سوئز درفاصله سال های۱۹۵۶ و ۱۹۵۷، تحریم نفتی غرب و اسراییل ازسوی اعراب درسال۱۹۷۳، انقلاب ایران درسال۱۹۷۹، جنگ خلیج فارس درسال۱۹۹۱ و جنگ آمریكا با عراق درسال۲۰۰۳ اشاره كرد. البته هیچ یك از این رخدادها به اندازه ای جدی نبوده اند كه به جیره بندی فرآورده های نفتی درآمریكا منجرشوند. در این سال ها، رخدادهای سیاسی واجتماعی دیگری نیزدراین منطقه رخ داده اندكه تأثیرچندان زیادی براقتصاد آمریكا برجای نگذاشته اند.بلایای طبیعی یا اعتصاب های عمومی كوتاه مدت نیز توانسته اند سبب اختلال درعرضه نفت از دیگر مناطق جهان شوند.
- افزایش بیش از اندازه بهای نفت سبب به مخاطره افتادن امنیت ملی آمریكا می شود، زیرا افزایش بهای نفت می تواند دركوتاه مدت یا میان مدت به اقتصاد آمریكا آسیب برساند و در روند فعالیت های اقتصادی این كشور اختلال ایجاد كند. اقتصاد آمریكا و دیگركشورهای جهان، خود را با افزایش طولانی مدت بهای نفت (برای مثال درسال های۷۴- ۱۹۷۳ و ۸۱- ۱۹۷۹) سازگار كرده اند. نوسان های كوتاه مدت در بازار نفت خام، حتی آن دسته از نوسان های جدی كه به افزایش شدید بهای نفت خام منجرشده اند، پیامدهای اقتصادی به دنبال داشته اند، ولی این پیامدها مقطعی وگذرا بوده اند.
واكنش ها
برای مقابله با پیامدهای اختلال درعرضه نفت خام، شیوه های متعددی دنبال شده است كه از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره كرد: ذخیره سازی نفت خام(هنوز ادامه دارد)؛ تنوع بخشیدن به منابع عرضه نفت خام (در درازمدت)؛ حفظ و صرفه جویی درمصرف انرژی(هنوز ادامه دارد)، یكپارچه سازی اضطراری منابع(كوتاه مدت). اما پرسش این است كه كاربرد این شیوه ها چه پیامدهایی به دنبال داشته است؟
- ذخایر راهبردی نفت خام هیچ گاه به صورت جدی استفاده نشده اند، ولی این ذخایر ارزش بسیار زیادی دارند. هدف ازایجاد ذخایر راهبردی نفت خام، جلوگیری از تأثیرهای افزایش كوتاه مدت بهای نفت برعرضه این فرآورده است.
- تنوع بخشیدن به منابع انرژی، به ویژه نفت، با موفقیت های چشمگیری همراه بوده است؛ درنتیجه بر تولید نفت از مناطقی كه استخراج نفت از آنها پرهزینه است، تأكید بیشتری شده است. این گونه مناطق به طورعمده دركشورهای غیرعضو اوپك واقع هستند؛ بنابراین، توسعه منابع نفتی دركشورهای عضو اوپك، كه هزینه برداشت آنها به مراتب پایین تراست، در اولویت قرارنگرفته است.
- حفظ انرژی و صرفه جویی درمصرف آن نیز با موفقیت های فراوانی همراه بوده است (البته كاربرد این شیوه درحوزه حمل ونقل موفقیت چندانی درپی نداشته است). با این حال، باید به این نكته توجه داشت كه درسال های اخیر پیشرفت دراین زمینه كند شده و حتی دربرخی حوزه ها روندی معكوس داشته است.
- یكپارچه سازی اضطراری منابع انرژی به عنوان ابزار وشیوه ای برای مواقع خاص مدنظر بوده است و به ندرت از آن استفاده شده است.
نتایج
تدابیر واقدام هایی كه دربالا به آنها اشاره شد‌، توانسته اند به عرضه مستمر بی وقفه نفت خام در۲۰ یا۳۰ سال گذشته كمك كنند. به بیان دیگر، به رغم نوسان هایی كه بازار انرژی دراین سال ها با آنها روبه رو بوده است، اقدام ها وتدابیر تا حدودی موفقیت آمیز بوده اند.
سیاست های آمریكا
سیاست های آمریكا درزمینه نفت خام، به طور عمده از ملاحظات امنیتی سرچشمه گرفته اند. آمریكا از افزایش سرمایه گذاری جهانی درحوزه نفت وگاز حمایت كرده است. این كشور برای تأمین نیازهای خود به انرژی، ساخت پایانه های واردات گازطبیعی مایع(ال.ان.جی) را افزایش داده و به ساخت نیروگاه های جدید هسته ای توجه ویژه ای كرده است. آمریكا درحوزه بین المللی نیز سیاست های انرژی خاص خود را دنبال كرده است و تلاش دارد منابع انرژی خود را تنوع بخشد. برای مثال، واشنگتن به ایجاد خطوط لوله انتقال نفت وگاز از جمهوری های اتحادجماهیر شوروی پیشین توجه دارد و بر ادامه سرمایه گذاری عربستان سعودی در حوزه اكتشاف و تولید نفت تأكید می ورزد.یكی از هدف های اصلی آمریكا از حمله به عراق، افزایش سریع ظرفیت تولید نفت در این كشور بود. واشنگتن برای این كارنخست به لغو تحریم های نفتی عراق همت گماشت.عراق از ذخایر نفتی عظیمی برخوردار است و آمریكا درنظر دارد با كنترل این ذخایر در درازمدت، نقش عربستان سعودی را دربازار نفت گم رنگ تر كند. درچندسال گذشته آمریكا با انجام فعالیت های شركت های این كشور در زمینه اكتشاف و تولید نفت درلیبی موافقت كرده، اما تحریم های نفتی ایران و جلوگیری از سرمایه گذاری شركت های آمریكایی در تأسیسات نفت وگاز ایران همچنان پا برجا مانده است. نكته مهم دیگر این است كه خصومت برخی كشورهای تولیدكننده نفت، حتی كشورهایی مانند ونزوئلا، با آمریكا افزایش یافته است.روابط واشنگتن و كاراكاس دستخوش تنش های فراوانی شده و همین مسئله سبب كاهش سرمایه گذاری درصنعت نفت ونزوئلا شده است. این مسئله نگران كننده است و حتی می تواند مشكل آفرین باشد.اما مسئله ای كه بیشترین نگرانی را به دنبال داشته، رسیدن كشورهای غیرعضو اوپك به اوج تولید نفت خام است. بازارجهانی انرژی درچند دهه گذشته به افزایش تولیدنفت دركشورهای غیر عضو اوپك چشم دوخته بود، ولی اكنون كه تولیدنفت در این كشورها به بالاترین ظرفیت ممكن رسیده است و امكان افزایش بیشتر تولید نفت در این كشورها وجود ندارد، نگرانی بر بازارجهانی سایه افكنده است. در دهه های گذشته، بیشترین كاهش تولید نفت خام درآمریكا روی داده است. تولید نفت خام دربخش انگلیسی منطقه دریای شمال نیز به شدت كاهش یافته است، اما امید می رود تولید نفت درمناطقی مانند كانادا، آنگولا، چاد، كنگو و گینه استوایی افزایش یابد. هرچند این احتمال وجود دارد كه جهان شاهد افزایش تولید نفت درمناطق مختلف خود باشد، ولی چشم اندازكلی چندان امیدواركننده نیست و در پنج سال گذشته، كشورهای غیرعضو اوپك نتواسنته اند دستاورد مهمی در زمینه افزایش تولیدنفت كسب كنند، اما نكته امیدواركننده، افزایش تولید نفت در جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی پیشین است؛ به گونه ای كه درسال های اخیر تولید نفت در این جمهوری ها همچنان روند صعودی داشته است. همین مسئله توانسته است تاحدودی به ثبات در بازارنفت كمك كند، ولی باید توجه داشت كه افزایش تولید نفت ازكشورهای این منطقه به اندازه ای نیست كه بتواند عرضه كافی نفت خام را ازكشورهای غیرعضو اوپك به بازارهای جهانی تضمین كند.
كاهش تولیدنفت خام دركشورهای غیرعضو اوپك
اگر تولید نفت دركشورهای غیرعضو اوپك روبه كاهش گذارد، چه بایدكرد؟هنگامی كه كشورهای یادشده دیگر نتوانند به مانند گذشته نفت خام تولیدی خود را روانه بازار كنند، چه سیاستی را باید به كاربست؟ درچنین شرایطی همه نگاه ها متوجه عربستان سعودی خواهد شد، زیرا دركوتاه مدت دیگر اعضای اوپك مازاد ظرفیت ندارند و بنابراین تمام اعضای اوپك به جز عربستان سعودی نمی توانند در این زمینه كاری انجام دهند، اما در دراز مدت شماری ازكشورهای عضو اوپك این توانایی را دارندكه ظرفیت تولید نفت خام خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. این گروه از اعضای اوپك با برخی مشكلات غیراقتصادی روبه رو هستند كه تنها خود می توانند آنها را حل كنند، اما هنوز یك مسئله مهم وجود دارد و آن قدرت نفتی اوپك است.به راستی چگونه می توان قدرت این سازمان و نفوذ آن دربازار جهانی نفت را كاهش داد؟ چگونه می توان پذیرفت گروه كوچكی از كشورهای كم جمعیت از محل فروش نفت به قیمت هربشكه ۶۰ دلار، درآمدهای نجومی كسب كنند؟ این درحالی است كه هزینه تولید هربشكه نفت خام درعربستان سعودی حدود۵/۱ دلار و دردیگر كشورهای منطقه خلیج فارس به طور متوسط۵ دلار است. اگر در شرایط كنونی كه تولیدنفت خام دركشورهای غیراوپك در اوج خود قراردارد وضع چنین است، چشم اندازی كه می توان برای آینده به تصویركشید، چگونه خواهد بود؟
افزایش بهای نفت عامل ناامنی است
هنوز هیچ كس به طورجدی به این مسئله توجه نكرده است كه عرضه نفت خام سبب ناامنی دربازار این محصول نمی شود بلكه افزایش بهای آن است كه به ناامنی دربازار نفت دامن می زند. همه معتقدند برای افزایش عرضه نفت خام باید سرمایه گذاری درصنعت نفت و سرمایه گذاری در زمینه افزایش كارآیی استفاده از نفت و انرژی را بیشتر وبیشتر كرد. حتی برخی براین باورند كه صرفه جویی درمصرف نفت می تواند فشار بر بازار نفت راكاهش دهد. با این حال، هیچ كس توجه خود را به موضوع افزایش بهای نفت و تأثیر آن برمیزان عرضه در كانون توجه خود قرار نداده است. بازار نفت همواره تحت تأثیر این تفكر قرار داشته است كه نیروهای بازار آزاد، تعیین كننده عرضه و تقاضا در این بازار هستند.اگر واقعاً تولید نفت خام دركشورهای غیرعضو اوپك، به استثنای جمهوری های اتحاد شوروی پیشین، به اوج خود رسیده است و اگر جمهوری های اتحاد شوروی پیشین نیز نتوانند چیزی بیش از یك میلیون شبكه در روز به ظرفیت تولیدنفت خام بیفزایند، آن گاه پرسش های مهمی مطرح خواهند شد. سال های پیاپی است كه مصرف كنندگان نفت خود راتوجیه كرده اند كه باید با قیمت های بالای نفت كه اوپك تعیین می كند، موافقت كنند، زیرا به نظر آنها افزایش بهای نفت به افزایش عرضه نفت ازكشورهای غیرعضو اوپك و تنوع بخشیدن به منابع عرضه نفت منجرخواهدشد. اما اگر تنوع منابع عرضه كننده نفت خام به پایان برسد و تنها اوپك به عرضه كننده اصلی نفت درجهان تبدیل شود چه دلیل یا توجیهی وجود دارد كه قیمت نفت خام همچنان بالا باقی بماند؟اكنون كه تولید نفت خام دركشورهای غیرعضو اوپك رو به كاهش نهاده است،كنترل وسلطه اوپك بر بازار نفت افزایش خواهد یافت. جهان منابع عظیم، متنوع و پرهزینه نفت خام خود را به پایان رسانده و منابع نفتی كه تولیدنفت در آنها هزینه چندانی ندارد، در دست برخی كشورها باقی مانده است. هرچند طرفداران رقابت دربازار آزاد به دنبال كردن هدف های خود ازطریق دنبال كردن اصول حاكم بر این بازار اعتقاد داشته باشند، مسئله ای كه بازار نفت درحال حاضر با آن روبه رو است، بدون رویارویی های ناخوشایند حل ناشدنی است.
توضیح: نوشتارحاضر، اثر فرانسوا پارا در نشریه بررسی های اقتصادی خاورمیانه(میس) است. وی پیش تر دبیركل سازمان كشورهای صادركننده نفت(اوپك) بوده است. فرانسوا پارا كتاب «سیاست نفت: تاریخچه نوین نفت» را درسال۲۰۰۳ به رشته تحریر درآورد.
منبع:فرانسواپارا، نشریه بررسی های اقتصادی خاورمیانه(میس).
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا


همچنین مشاهده کنید