ناصر الدین شاه و تلفنچی های ۱۱۸ی

یحتمل ۱۱۸ در سنه ۱۳۳۲ با ثبت نمره تلفون ها در یک دفترچه، کار خود را آغاز کرده و بعد از دهه ۷۰، سیستم اینفورمیشن ۱۱۸ دگرگون شده تا به صورت کامفیوتری امروز رسیده است. عموم تلفون چی ها، اهل شباب بوده که فقط در طهران قریب به نهصد نفر هستند. ایشان لیل و نهار جهت تسهیل امور به کمک ملت آمده و آن طور که سکرتر راپورت داده اند آماری از نمره موبائیل ها نداشته لابد اگر شخصی بر این مورد کلیک کند و پیغام ثبت نشدن از سوی اپراتور چی مربوطه، مخابره شود، نخست صدای خود بلند کرده و پرسش کند که خانم پس برای چه حقوق می ستانی؟! در این تایم البته چند فحش و ناسزای آبدار و غیرآبدار نیز چاشنی کار شده، متصدی بخت برگشته را تا آخر الامر دپرست می کند؟!
دیگر اینکه هنگامه ای که ما و منجیلک در صاحبنقرانیه تنها می شویم و مهد علیا به همراه مظفرخان به شارع می روند، فرصتیه را مناسب دانسته از برای رفع بیکاری و هیجان طلبی بر سر وقت تلفون رفته و سر به سر ۱۱۸ هایی ها می گذاریم تا چه شود؟! فی المثل یک بار که برف آمده بود به ۱۱۸ تیلیف زده، صدای خود را چون کودکان کردیم و از تلفون چی مربوطه پرسیدیم که والدین در منزل تشریف نداشته لیکن برای یوم المستقبل کسب تکلیف می کنیم که اگر مدرسه برقرار می باشد، ساعت را کوک کنیم؟! ایشان در عین خونسردی فرمودند که پدرت خوب، مادرت خوب آخر مگه اینجا وزارت تعلیمیه است که راپورت تعطیلا ت مکاتب را طلب می کنی؟! ما فرمودیم: خانم بی خیال، نمی خواهی جواب بدهی چرا پاس کاری می کنی، اگر تو، ختم اموری ما چهلم آنیم؟! لطفا نزد توپچی ترقه در نکن؟! در این موقع با عصبانیت گوشی را محکم گذاشتیم و به قاعده یک شکم خندیدیم! دیگر این که باری دیگر به این مرکز زنگ زدیم تا کمی صفا کنیم! ایضا پرسیدیم که اولا فاصله طهران تا کرمان چند فرسنگ است؟! دویما دستور پخت قورمه سبزی چگونه است و سیوما نمره موبائیل اصغر آقا چیست؟! فی الحال شباب تلفون چی، عنان از کف داده، داغ کرده با صدایی وحشتناک گفت: هیچ کدام ثبت نشده و ما هم موضعی حق به جانب گرفته، عرض نمودیم از منجیلک این امور سه گانه را سوال کردیم و ایشان به پاس راهنمایی گفتند، دستور پخت قورمه سبزی را از ۱۱۸ بپرس والا ما بی تقصیریم!؟ در همین تایم، صدای بوق اشغال به ما رسید و موجب شد تا از خنده، دلمان ریس ریس شود؟!
دیگر این که معتمد الدوله، راپورتی خفیه داده که یکی از این شباب تریپ فشن من باب اطلا ع از یک نمره تلفون با ۱۱۸ تماس گرفته آن قدر بی ظرفیت بوده که از پشت لا ین، شیفته دخترک تلفون چی شده و کلی لا و ترکانده است. آخر کسی نیست بگوید خاک بر سر، مگر آدمی ندیده و نشناخته، دلباخته یک صدا می شود؟!
دیگر این که گویا رضاخان میرپنج نیز گویا در سنوات شبابی وجاهلی یک بار از رشت با ۱۱۸ تماس گرفته و آمار وضعیه آب و هوا، سیانس سینماها، وضعیه ترافیک و آدرس موسیو ناپلئون را خواسته که اپراتورچی محترم در جا هنگ کرده، بعدها خبر رسیده که طرف به شغل خود تعصب داشته و از شنیدن اراجیف رضاخان بسیار محزون گشته تا مدت ها در دارالمجانین، زنجیر بند شده است؟! عرض می نماییم که تایم ۱۱۸ را بی خودی نگیرید شاید که در همین مواقع حساس، شخصی بخواهد نمره پلیس ۱۱۰ را از ۱۱۸ بگیرد که لا جرم با بوق اشغال مواجه شده آن گاه حسابش با کرم الکاتبین می افتد؟!
دیگر این که وقتی با ۱۱۸ تماس می گیری، مشخص نیست آن شباب تلفون چی کیست؟! شاید شبابی مونث است که در غم جهیزیه و عروسی بوده شاید دخترکی از پایین بلد است که به خاطر غم نان و کمک خرجیه به اینجا آمده است؟! شاید شباب مذکری است که ابوی اش او را با اردنگی از خانه بیرون کرده و گفتن کرده بعد از گرفتن کارت اجباری دیگر بایستی روی پای خودش فی المثل گوساله ای که بزرگ شده، بایستد؟!
دیگر این که سخن سر به درازا کشیده لا جرم ما متحول شده از بابت مزاحمت برای ۱۱۸ عذرخواهی نموده لیکن من باب شفاف سازی و تنویر افکار عمومیه، قطعه شعری را برای تلفون چی های شباب، تقدیم نموده باشد که بوی قورمه سبزی از کله مبارک حضرات و حشرات مزاحم بپرد.
زنگ های دیقه به دیقه
جواب می ده به هر طریقه
چشم راستش تو مانیتور
خسته از مخ تا شقیقه
پشت این صدای کیفور
اون همیشه غصه داره
این همه صبر و حوصله
واسه اینه که نون دربیاره
که اگه تو اینو بدونی
محاله مزاحم شی دوباره
ایضا نکته ای از قلم افتاد که اگر تلفون چی محترم طرف شما اگر مونث تشریف داشت و شما، نمره مورد درخواست را دریافت کردید من باب جنگ با فمینیست مهدعلیایی در آخر بگویید: نمره را خود می دانستید جهت تست تماس گرفته اید. (قاه قاه بخندید).

نویسنده : مهدی دل روشن

منبع : روزنامه مردم‌سالاری