گزارشی از یک دیدار گرم و صمیمی؛ ما مدیون خانوادههای شماییم - تسنیم
یک دور ابتدا تا انتهای صف را دقیق نگاه میکنم که میبینم همان سردار جانباز هم خودش را به کوچه رسانده و آن وسطها جاگیر شده. کِی از روی صندلی بلند شد و کِی دو عصایش را از گوشه اتاق برداشت که من نفهمیدم!