مشکل کنونی مردم ایران چیزی نیست جز مردمی که ناپدید شدهاند. آنان نه مردمیاند که قادر باشند دست به کنش سیاسی بزنند و نه انبوه خلقاند بدون خصلت سیاسی. هابز «مردم» را از «انبوه خلق» جدا میکند و فرضیهای بنیادین و پارادوکسیکال بنا میکند. آگامبن برای روشننمایی از این فرضیه هابز، نقلقولی مستقیم از او میآورد: «مردم چیزی واحد است، که واجد ارادهای واحد است و کنشی واحد را به آن میتوان نسبت داد.