فروپاشی تدریجی سنتها /سفرههای نوروزی گرفتار جمله نمی توانیم بخریم /اینجا کودکان،خیلی زود فقر را می فهمند!
یک شعر در ایران است و اینک میرسد؛ نرمنرمک بهار، ولی انگار دیگر نمیرسد. نوروز در راه است، اما نه با شکوهی که روزگاری داشت. جشن شکوفایی و همبستگی حالا زیر سایهی فقر و نابرابری محو شده است. زمانی مردم برای آمدنش لحظهشماری میکردند، اما حالا برای فرار از هزینههایش چارهای میجویند. نوروزِ دیروز، خاطرهای دور و دستنیافتنی شده است