دوربین چشم مدرنیته: ما کوریم چون دوربین سینما بحران آب را ندید / گروهی از ما به قانون جنگل بازگشتهاند / مهربانی آغاز تمدن است
ژاله آموزگار گفت: من گاهی خودم را در کسوت آن گنجشکی میبینم که چون جنگل آتش گرفته بود با منقار کوچکش جرعهجرعه از آب دریا میگرفت و به جنگل میپاشید، به او گفتند جرعه آب تو در برابر این شعلهها چه کارآیی دارد و او گفت که به خودم میگویم من هم کاری انجام دادم و من هم دلم را خوش میکنم که لااقل بیتفاوت نبودهام.