«حاج حَسَن نیّری عدل تهرانی»، پدر روحانی ما بود. «دریغ، دریغ، دریغ. از آن پدر دریغ». حاج حَسَن نیّری تهرانی، یکی از نوادر روزگار بود. ماهواره ای از «ماهواره های من» بود. همۀ عمر مفید یا مضرّم در پنجاه سال اخیر، در «حسرت مثل او زیستن» گذشت و نتوانستم.