سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ای دلبر سنگین دل، فریاد ز دست تو


ای دلبر سنگین دل، فریاد ز دست تو    دستی، که دل من شد بر باد ز دست تو
کی راست شود کارم؟ زین غصه که من دارم    ای کار مرا ویران بنیاد ز دست تو
عقلم چو دهد یاری، گوید که: درین زاری    آنست که صد نوبت افتاد ز دست تو
دادی ز جفا نوشم، تا گشت فراموشم    چیزی که مرا بودی بر یاد، ز دست تو
از بند رها می‌کن، مملوک و بها می‌کن    کین بنده نخواهد شد آزاد ز دست تو
شادی به غمت دادم و اکنون ز غمت شادم    زیرا که نشاید شد دلشاد ز دست تو
چون اوحدی ار راهم باشد به در شاهم    یا دولت او خواهم یا داد ز دست تو


همچنین مشاهده کنید