پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کسی کو را بود در طبع سستی


کسی کو را بود در طبع سستی    نخواهد هیچ کس را تندرستی
مده دامن به دستان حسودان    که ایشان می‌کشندت سوی پستی
زیانتر خویش را و دیگران را    نباشد چون حسد در جمله هستی
هلا بشکن دل و دام حسودان    وگر نی پشت بخت خود شکستی
از این اخوان چو ببریدی چو یوسف    عزیز مصری و از گرگ رستی
اگر حاسد دو پایت را ببوسد    به باطن می‌زند خنجر دودستی
ندارد مهر مهره او چه گشتی    ندارد دل دل اندر وی چه بستی
اگر در حصن تقوا راه یابی    ز حاسد وز حسد جاوید رستی
اگر چه شیرگیری ترک او کن    نه آن شیر است کش گیری به مستی


همچنین مشاهده کنید