یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد


صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد    ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن    دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت    آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود    شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت    جان فدای شکرین پسته خاموشش باد
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت    لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش    خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ    حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد


همچنین مشاهده کنید