چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بس که به من زر فشاند دست زرافشان خان


بس که به من زر فشاند دست زرافشان خان    دست امید مرا دوخت به دامان خان
رایت فتح قریب میشود اینک بلند    کایت فتح قریب آمده در شان خان
آن که قضا را به حکم کرده نگهدار دهر    خود ز تقاضای لطف گشته نگهبان خان
می‌کند ایزد ندا کای فلک فتنه‌زا    جان تو در دست ماست جان تو و جان خان
صولت جباریش پوست ز سر برکشد    یک دم اگر سر کشد چرخ ز فرمان خان
سلسله‌ی فتح را می‌کند آخر به پا    آن ید قدرت که هست سلسله‌ی جنبان خان
دور نباشد اگر غیرت پروردگار    در گذراند ز دور مدت فرمان خان
از صله بی‌شمار در چمن روزگار    شد لقبش محتشم مرغ غزل خوان خان


همچنین مشاهده کنید