دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

هست امید قوتی بخت ضعیف حال را


هست امید قوتی بخت ضعیف حال را    مژده‌ی یک خرام ده منتظر وصال را
گوشه‌ی ناامیدیم داد ز سد بلا امان    هست قفس حصار جان مرغ شکسته بال را
رشحه‌ی وصل کو کزو گرد امید نم کشد    وز نم آن برآورم رخنه‌ی انفصال را
نیم شبان نشسته جان ، بر در خلوت دلم    منتظر صدای پا مهد کش خیال را
من که به وصل تشنه‌ام خضر چه آبم آورد؟    رفع عطش نمی‌شود تشنه‌ی این زلال را
دل ز فریب حسن او بزم فسوس و اندرو    انجمنی به هر طرف آرزوی محال را
وحشی محو مانده را قوت شکر وصل کو    حیرت دیده گو به گو عذر زبان لال را


همچنین مشاهده کنید