یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است


رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است    به زیر هر خم زلفش هزار نیرنگ است
کرشمه‌ای بکند، صدهزار دل ببرد    ازین سبب دل عشاق در جهان تنگ است
اگر برفت دل از دست، گو: برو، که مرا    بجای دل سر زلف نگار در چنگ است
از آن گهی که خراباتیی دلم بربود    مرا هوای خرابات و باده و چنگ است
بدین صفت که منم، از شراب عشق خراب    مرا چه جای کرامات و نام یا ننگ است؟
بیار ساقی، از آن می، که ساغر او را    ز عکس چهره‌ی تو هر زمان دگر رنگ است
بریز خون عراقی و آشتی وا کن    که آشتی بهمه حال بهتر از جنگ است


همچنین مشاهده کنید