دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد


غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد    خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد
به لطف، کار دل مستمند خسته بساز    که خستگان را لطف تو در کارساز آمد
چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟    که با خیال رخت دم به دم به راز آمد
چه کرده‌ام که ز درگاه وصل جان افزا    نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟
بر آستان درت صدهزار دل دیدم    مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟
غبار خاک درت بر سر کسی که نشست    ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد
به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم    غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد
به روی خرم تو شادمان نشد افسوس!    دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد


همچنین مشاهده کنید