پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
گر درد طلب رهبر این قافله بودی
|
همچنین مشاهده کنید
- ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتیم
- رفتی و در رکاب تو رفت آبروی گل
- هر که دولت یافت، شست از لوح خاطر نام ما
- یک بار بی خبر به شبستان من درآ
- گر درد طلب رهبر این قافله بودی
- ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا
- ما نقش دلپذیر ورقهای سادهایم
- آب خضر و می شبانه یکی است
- میکنم دل خرج، تا سیمین بری پیدا کنم
- جذبهی شوق اگر از جانب کنعان نرسد
- نداد عشق گریبان به دست کس ما را
- ما در شکست گوهر یکدانهی خودیم
- دیدهی ما سیر چشمان، شان دنیا بشکند
- سینهای چاک نکردیم درین فصل بهار
- از زمین اوج گرفته است غباری که مراست
- با حلقهی ارادت ساغر به گوش کن
- این غافلان که جود فراموش کردهاند
- ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتیم
- ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن
- جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم؟