دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

به استغنات میرم سرو استغنا بلند من


به استغنات میرم سرو استغنا بلند من    که خوش راضیست از تو جان استغنا پسند من
سرت گردم به رقص آور دلم را گرم سویم بین    که نیک است از برای چشم بد دود سپند من
من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما    شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
حلاوت بخشیی گاهی به شکر خنده میفرما    به زهر چشم خود مگذار کار زهر خند من
شکاری نیستم کارایش فتراک را شایم    به صید من چه سعی است اینکه دارد صید بند من
مرا بایست کشتن تا نه من رسوا شوم نی او    نصیحت نشنو من گوش اگر می‌کرد پند من
ز وحشی بر در او بدترم بلک از سگ کویم    ازین بدتر شوم اینست اگر بخت نژند من


همچنین مشاهده کنید