دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

خواهد دگر به دامگهی بال بسته ای


خواهد دگر به دامگهی بال بسته ای    مرغ قفس شکسته‌ای از دام جسته ای
صیاد کیست تا نگذارد ز هستیش    غیر از سر بریده و بال شکسته‌ای
صیدی ستاده باز که بندد گلوی جان    در گردنش هنوز کمند گسسته‌ای
کو جرگه‌ای که باز نماند نشان از او    جز جان زخم خورده‌ی خونابه بسته ای
قیدیست قید عشق که ذوقش کسی که یافت    هرگز طلب نکرد دل باز رسته‌ای
عشرت در آن سر است که آید برون از او    هر بامداد چهره به خونابه شسته‌ای
وحشی خموش باش که آتش زبان نشد    الا دلی چو شعله بر آتش نشسته‌ای


همچنین مشاهده کنید