دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو


آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو    منصب پاسبانیم داده به گرد کوی تو
چیست اشاره چون زیم حکم چه می‌کند بگو    در بد و نیک عشق من رد و قبول خوی تو
پای فرشته چون مگس برده فرو در انگبین    خنده که شهد ریخته در ره گفت وگوی تو
زان خم زلف می‌کشد منت بند جادوان    گردن جان من که شد طوق پرست موی تو
می‌گذری و داشته دست نیاز پیش رو    چشم گدا نگاه من فاتحه خوان روی تو
صاف سر خم ترا نیست قرابه کش بسی    راضیم ار به من رسد درد ته سبوی تو
وحشی اگر نه رشک زد دست نگار خویشتن    گریه که می‌کند گره در گذر گلوی تو


همچنین مشاهده کنید