یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لعل لبش داد کنون مر مرا


لعل لبش داد کنون مر مرا    آنچ تو را لعل کند مر مرا
گلبن خندان به دل و جان بگفت    برگ منت هست به گلشن برآ
گر نخریدست جهان را ز غم    مژده چرا داد خدا کاشتری
در بن خانه‌ست جهان تنگ و منگ    زود برآیید به بام سرا
صورت اقبال شکرریز گفت    شکر چو کم نیست شکایت چرا
ساغر بر دست خرامان رسید    فخر من و فخر همه ماورا
جام مباح آمد هین نوش کن    با زره از غابر و از ماجرا
ساغر اول چو دود بر سرت    سجده کند عقل جنون تو را
فاش مکن فاش تو اسرار عرش    در سخنی زاده ز تحت الثری


همچنین مشاهده کنید