شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نگارا، جسمت از جان آفریدند


نگارا، جسمت از جان آفریدند    ز کفر زلفت ایمان آفریدند
جمال یوسف مصری شنیدی؟    تو را خوبی دو چندان آفریدند
ز باغ عارضت یک گل بچیدند    بهشت جاودان زان آفریدند
غباری از سر کوی تو برخاست    وزان خاک آب حیوان آفریدند
غمت خون دل صاحبدلان ریخت    وزان خون لعل و مرجان آفریدند
سراپایم فدایت باد و جان هم    که سر تا پایت را جان آفریدند
ندانم با تو یک دم چون توان بود؟    که صد دیوت نگهبان آفریدند
دمادم چند نوشم درد دردت؟    مرا خود مست و حیران آفریدند
ز عشق تو عراقی را دمی هست    کزان دم روی انسان آفریدند


همچنین مشاهده کنید