دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

صبحدمان مست برآمد ز کوی


صبحدمان مست برآمد ز کوی    زلف پژولیده و ناشسته روی
ز آن رخ ناشسته‌ی چون آفتاب    صبح ز تشویر همی کند روی
از پی نظاره‌ی آن شوخ چشم    شوی جدا گشته ز زن زن ز شوی
بوسه همی رفت چو باران ز لب    در طرب و خنده و درهای و هوی
بهر غذای دل از آنوقت باز    بوسه چنانست لبم گرد کوی
ریخت همی آب شب و آب روز    آتش رویش به شکنهای موی
همچو سنایی ز دو رویان عصر    روی بگردان که نیابیش روی


همچنین مشاهده کنید