چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

سدهٔ بیستم میلادی(۲)


يک رسم باستانى که اصلاح‌طلبان تهرانى آماده بودند تحت فشار شاه و به‌عنوان کارى مغاير با زندگى امروزين، آن‌را رها سازند، رسم نهادن جنازه در فضاى باز بود. بدين‌سان آنان به سال ۱۹۳۷ م. يک آرامگاه ايجاد کردند و دخمهٔ دامنهٔ تپه را که مانکجى ساخته بود، واگذاشتند. دو سال بعد سروش سروشيان، آرامگاهى هم در کرمان ايجاد کرد، ولى در آنجا تا دههٔ ۱۹۶۰ م. هنوز به‌خواست افراد، از دخمه استفاده مى‌شد و پيش از سال ۱۹۶۵ م. هم يزدى‌ها به‌کار بردن آرامگاه را آغاز کردند. يک دهه بعد تنها در شريف‌آباد، با آن سنت روحانى و راست‌کيشى ديرينه‌ٔ او، بود که همچنان از دخمه استفاده مى‌شد.
طى دورهٔ سلطنت رضاشاه پهلوي، جنوب ايران تغيير چندانى نکرد، ولى با برقرارى امنيت تازه، شمار زردشتيان يزد به حدود دوازده هزار نفر رسيد. با اشغال ايران توسط سربازان بريتانيائى و روسى آنان جاده‌هائى ساختند و حمل و نقل موتورى را در سطحى وسيع، باب کردند. هنگامى‌که بيگانگان پس کشيدند. تهران تنها دانشگاه کشور را داشت، صنعت رو به پيشرفت بود و فرنگى مآبى سريع، زندگى در آنجا را متفاوت و جذاب‌تر مى‌ساخت. در اينجا تبعيضى عليه زردشتيان وجود نداشت و آنان فرصت‌هاى بيشترى داشتند. و ميان سال‌هاى ۱۹۴۵ يا ۱۹۶۵ م. جمعيت زردشتيان يزد به نصف رسيد، در حالى‌که جمعيت آنان در تهران به همين اندازه افزايش يافته بود. شمار روحانيان موظف هم کاهش چشمگيرى داشت، به‌طورى‌که از دويست تن در دههٔ ۱۹۳۰ م. به کمتر از ده تن کاهش يافت، و ديگر هيچ روحانى برجستهٔ مورد تأييدي، و از جمله دستوران دستور، در ميان آنها ديده نمى‌شد. از اين رو آنان در يزد بيشتر اقتدار ديرين خود را از دست دادند و در تهران هيچ نفوذ تازه‌اى براى جبران آن، به‌دست نيامد؛ چه، بيشتر ورحانيان و روحانى‌زادگان که به پايتخت رفتند، در آنجا مشاغل غير دينى اختيار کردند. کرمان هم شمار زيادى از زردشتيان مهاجر به تهران را از دست داد.
از اين پس در جامعهٔ ايراني، عوام زردشتى حتى بسيار سريع‌تر و گسترده‌تر از عوام پارسى اقتدار يافتند، در تهران انجمن زردشتيان تشکيلاتى غير دينى بود که عمدتاً به پيشبرد کارهاى اجتماعى و نوع‌دوستانه مى‌پرداخت و اعضاءِ برگزيده‌ او هم از راست‌کيشان و هم از اصلاح‌طلبان بودند؛ چرا که مهاجرت از جنوب، زردشتيان راست‌کيش را به پايتخت آورده بود و بسيارى از آنان کوشيدند رسوم ديرين خود را به‌عنوان بهترين رسومى که مى‌شد در شرايط تازهٔ زندگى شهرى داشت، حفظ کنند. با اين حال اصلاح‌طلبان مشتاق بودند کل جامعه را به کسب 'ايمانى عقلاني' و ترک بسيارى از آئين‌ها و آداب ترغيب کنند. آنان جميعت‌هائى براى بحث و فحص بنياد نهادند و کتاب‌ها و نشرياتى منتشر کردند، و سخنرانانى به يزد و کرمان فرستادند تا لزوم پيشرفت را به آنان بهفمانند و در دههٔ ۱۹۷۰ م. شروع به آوردن کودکان آنجا به اردوهاى تابستانى کردند تا آنان را با شيوه‌هاى جديد زندگى آشنا سازند.
اين که چرا زردشتيان احساس مى‌کنند که در سدهٔ بيستم ميلادي، به‌ويژه هويت آنها در معرض خطر است، دلايل مختلف دارد که يکى از آنها پراکندگى پارسياناست و ميان زردشتيان اين سوى آب‌ها و زردشتيان بمبئى و گجرات، نسبت به سابق، بستگى‌هاى کمترى هست؛ و تا اندازه‌اى هم اين نگراني، حاصل زناشوئى‌هاى آنان با دگرکيشان است و اين موضوع، به همراه کاهش شديد ميزان زاد و ولد، از شمار آنان مى‌کاهد. بنابراين آمارهاى جمعيتى نشان مى‌دهند که شمار زردشتيان معتقد، در جهان، چقدر است؛ ولى براى اين جماعت، به سال ۱۹۷۶ م. عدد گرد شدهٔ ۱۲۹ هزار نفر داده شده است که از اين تعداد، ۸۲ هزار نفر در هند، پنج هزار نفر در پاکستان، پانصد نفر در سريلانکا، ۲۵ هزار نفر در ايران (که از اين تعداد ۱۹ هزار نفر در تهران زندگى مى‌کنند)، سه هزار نفر در بريتانيا، کاناد و امريکا و دويست نفر هم در استراليا به‌سر مى‌برند. در اين تاريخ گروه‌هاى کوچکى هنوز هم در هنک‌کنگ و سنگاپور بودند؛ ولى کوچ‌نشين‌هاى قديمى در عدن، شانگهاي، کانتن و جاهاى ديگر، گاه با از دست دادن تقريباً کل افراد و دارائى‌هاى آنها، ناچار از ترک آنجاها شده بودند.
زردشتيان عليرغم پراکندگى اين‌چنينى در سطح جهان، توان و کاردانى خود را حفظ کرده‌اند و هر جامعهٔ محلي، اکابرى براى خود دارد که امکانات نيل به اهداف اجتماعي، انسانى و دينى را سامان مى‌بخشند.
در دههٔ ۱۹۷۰ م. پارسيان يک اتحاديهٔ انجمن‌هاى زردشتى هند را ايجاد کردند و به سال ۱۹۷۵ م. نخستين همايش زردشتيان امريکاى شمالي، در تورنتو برگزار شد. مسافرت هوائى اين امکان را به‌وجود آورد که نخستين کنگرهٔ جهانى زردشتيان به سال ۱۹۶۰ م. در تهران و کنگره‌هاى بعدى در سال‌هاى ۱۹۶۴ م.. و ۱۹۷۸ م. در بمبئى برگزار شوند.(کنگره‌هاى چهارم و پنجم نيز در هند، ششم در تهران، و کنگرهٔ هفتم از هشتم تا يازدهم دى‌ماه ۱۳۷۹ ش. (۲۸ دسامبر ۲۰۰۰ م. تا اول ژانويهٔ ۲۰۰۱ م.) در هوستن تگزاس امريکا برگزار شدند.) اين کنگره‌هاى به ايجاد تماس ميان گروه‌هاى مختلف زردشتى و پيدايش عرصه‌اى براى بحث بر سر موضوعات مورد علاقه، کمک بسيار کرده است. دومين همايش زردشتى امريکاى شمالي، به سال ۱۹۷۷ م. در شيکاگو برگزار شد.
دستور جلسات کنگره‌هاى جهانى زردشتيان اين موارد بوده است: ايجاد هنرکده براى تربيت حرفه‌اى جوانان، ادامهٔ برگزارى کنگرهٔ جهانى در هر سه سال، بررسى مسائل و مشکلات آموزشى و فرهنگى و مذهبى و اقتصادى زردشتيان، شرايط حاکم بر زردشتيان در نقاط مختلف جهان، اصلاح ارتباطات مناسب دين زردشت با جهان نو، وضعيت جامعهٔ زردشتيان، سازمان جهانى زردشتيان، مسائل منطقه‌اى زردشتيان، رسوم و سنت‌ها و پيشوايان دينى زردشتيان.
در کنگرهٔ ششم نيز موضوعات مورد نظر براى ارائهٔ مقاله و سخنراني، در چهار محور و وضعيت اقتصادى و مسائل جوانان، پيشوايان دينى و همبستگى انجمن‌ها و سازمان‌هاى زردشتى جهانى و حفظ ميراث‌هاى فرهنگى و دينى بود. - م.
نقل از سرزمين جاويدان (يادوارهٔ ششمين کنگرهٔ زردشتيان، تهران - ايران)، تهران ۱۳۷۸ ش، صص سى‌ و سه ‌و‌ سى‌ و چهار.


همچنین مشاهده کنید