سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آنیِس واردا، ژاک دِمی و دیگران (۳)


او در فیلم‌هائی چون حق نداری بروی (۱۹۷۹)، داستان زندگی روزمرهٔ جوانان در حومهٔ شهرها؛ لولو (۱۹۸۸) قصهٔ خشونت‌آمیزی از شهرت جنسی نزد طبقهٔ کارگر و عشق از آنِ ما (۱۹۸۳)، فیلم آزارنده‌ای از پاشیده شدن زندگی بورژوائی، پیالا به بصیرتی والا و بی‌سابقه در سینمای فرانسه دست یافت. او در سال‌های اخیر نیز یک تریلر استعاری پلیسی به‌نام پلیس (۱۹۸۵)، اقتباس درخشانی از رمان زیر خورشید شیطان (۱۹۸۷) متعلق به ژرژ برنانوس از ۱۹۲۶، و یک بایوپیک (فیلم - زندگینامه) به‌نام وان‌گوگ (۱۹۹۱) ساخته است.
برتران بلیه پس از چند آغازِ غلط در دههٔ ۱۹۶۰ (از جمله فیلم هیتلر نمی‌دانست، ۱۹۶۳) با کارگردانی کمدی‌های آشوبگرانهٔ جنسی، از جمله رقصگران (نام انگلیسی، هرزه‌گردی، ۱۹۷۴) و دستمال‌ها را حاضر کنید (۱۹۷۷)؛ زنا با محارم در فیلم پدر زیبا (۱۹۸۱) و فیلم کلاسیکی از یک مثلث عشقی به‌نام همسر رفیقم (۱۹۸۳) و فیلم لباس میهمانی (۱۹۸۶) راه خود را یافت. بلیه به شیوهٔ بونوئلی هم فیلم‌هائی ساخته است، از جمله غذای سرد (۱۹۷۹) و داستان ما / اتاق‌های جداگانه (۱۹۸۴).
اخیرترین فیلم‌های او را کمدی‌هائی با ساختار پیچیده تشکیل می‌دهند که غالباً دربارهٔ زناکاری هستند، از جمله برای سرِ تو گشاد است (۱۹۸۹)؛ زندگی از تو متشکرم (۱۹۹۱) و یک دو سه خورشید (۱۹۹۳).
اَلَن کُرنو، که به شدت تحت‌تأثیر سینمای آمریکا، به‌ویژه تریلرهای جنائی بود، گونهٔ پرطرفدار 'پلیسی' را بستر انتقادهای اجتماعی قرار داد و فیلم‌های هوشمندانه و موزونی در این‌گونه ساخت. برخی از فیلم‌های او عبارتند از محافل ناشناس فرانسوی (۱۹۷۴)، پلیس پیتون ۳۵۷ (۱۹۷۶)، تهدید (۱۹۷۷)، سری سیاه (۱۹۷۹) و انتخاب اسلحه (۱۹۸۱). اما به‌تدریج به حماسه‌های مربوط به مستعمرات فرانسوی گرایش یافت، از جمله در فیلم قلعهٔ ساگان (۱۹۸۴ ـ که به پرهزینه‌ترین فیلم فرانسوی تا زمان حاضر شهرت یافته است.
پس از آن در فیلم بچه (۱۹۸۶) به زندگی طبقات پَست در حومهٔ شهرها پرداخت. اخیرترین فیلم کُرنو، همهٔ صبح‌های جهان (۱۹۹۲)، ملودرام تاریخیِ نامتعارفی است که در وِرسای فیلمبرداری شده و به زندگی موسیقیدان‌هائی در دربار لوئی چهاردهم می‌پردازد. کارگردان دیگر فرانسوی، کلود میلر، دستیار پیشین تروفو و گدار، معدودی فیلم با کیفیت بالا ساخته و اعتباری جهانی در نزد منتقدان به‌دست آورده است. بهترین آثار او عبارتند از: بهترین شیوهٔ راه رفتن (۱۹۷۵)؛ به او بگو دوستش دارم (۱۹۷۷)؛ مراقب خود باش (نام انگلیسی سؤال جواب، ۱۹۸۱)؛ حلقهٔ مرگ (۱۹۸۳) و بی‌حیا (۱۹۸۵)، که همگی به طرزی اقناع‌کننده به عقده‌های روحی می‌پردازند و آشکارا متأثر از فیلم نوار هستند. میلیر در ۱۸۹۸ فیلم درد کوچک را کارگردانی کرد که تجلیلی سرزنده از شیوهٔ کار تروفو است و فیلمنامه‌اش را همکار دیرینش کلود دو ژیوره نوشته است. او سرانجام درامی تیره به‌نام همراهی‌کننده (۱۹۹۲) در شهر ویشی در فرانشسه ساخت. فیلم‌های دیان کوری همگی تا حدی خود - زندگینامه هستند که به شکلی دلپذیر به‌گزینی شده‌اند - نعنای تلخ (نام انگلیسی، سودا با طعم نعنا، ۱۹۷۹) ماجرای روزمرهٔ خواهران نوجوانی در سال‌های ۱۹۶۳-۱۹۶۴ است که جریان طلاق والدین خود را پی‌‌گیری می‌کنند؛ کوکتل مولوتف (۱۹۸۰)، ماجرای درگیری خودِ کارگردان در وقایع ماه مه ۱۹۶۸؛ بلای ناگهانی (همچنین به‌نام بین خودمان، ۱۹۸۳)، ماجرای دوستی دو زن جوان در سال‌های ۱۹۵۲ - ۱۹۵۳ که از زندگی خودش الهام گرفته است، و فیلم‌هائی از این دست. کوری سرانجام به فیلم داستانی روی آورد. با آثاری چون فیلم تحسین‌شدهٔ یک مرد عاشق (۱۹۸۷) به زبان انگلیسی و زندگی همین است (۱۹۹۰) که بازگشتی است به دورهٔ نعنای تلخ و لحظه‌ٔ جدائی والدین از یکدیگر. کوری در سال ۱۹۹۵ نیز یلمی به‌نام شش روز، شش شب را ساخته است.
سینمای فرانسه در دههٔ شصت در زمینهٔ مستندسازی نیز دستاورهائی داشته است. کریس مارکر (نام اصلی کریستین فرانسوا بوش - ویِنُو، متولد ۱۹۲۱) تعدادی مستندِ درخشانِ مقاله‌وار (از جمله کوبا آری، ۱۹۶۱؛ ماه مه زیبا، ۱۹۶۳؛ حضرت آقای کومیکو، ۱۹۶۵) و همچنین یک افسانهٔ علمی کوتاه بِرگسُنی به نام اسکله (۱۹۶۲) ساخت، که فیلم اخیر تماماً با استفاده از عکس به سامان رسیده است. مارکر از همکاران نزدیک الن رنه و پایه‌گذار تعاونی SLON بود که فیلم‌هائی چون دور از ویتنام در این سازمان تولید شده بود. او در ۱۹۷۷ یک فیلم تکان‌دهندهٔ چهار ساعتهٔ تلفیقی به‌نام مادهٔ هوا سرخ است خلق کرد و در آن به سیاست‌های افراطی فرانسه در میانهٔ دههٔ هفتاد پرداخت.
فیلم‌های اخیرتر او عبارتند از بدون خورشید (۱۹۸۳)، تأملی درخشان بر عقده‌های روحی، برندهٔ جایزهٔ انستیتوی فیلم بریتانیا، A.K، در ۱۹۸۵ که آکیرا کوروساوا را در حال ساختن فیلم شورش نشان می‌دهد؛ و مقبرهٔ الکساندر (یا آخرین بلئوشیک، ۱۹۹۳) که الکساندر مِدوِدکین (۱۹۰۰ - ۱۹۸۹) فیلمساز روسی را مورد مطالعه قرار می‌دهد. در دههٔ ۱۹۶۰ آثار کارگردان سینما وریته (سینما - حقیقت) ژان روش (متولد ۱۹۱۷) از جمله روزشمار یک تابستان (۱۹۶۱) و تنبیه (۱۹۶۳) و همچنین آثار ماریو روسپولی (متولد ۱۹۲۵) - ناشناخته‌های زمین (۱۹۶۱) تأثیر گسترده‌ای بر سینای مستند جهان (از جمله بر فیلمسازان آمریکائی مانند د. ا. پن‌بیکر، آلبرت و دیوید مِیزِلز و فردریک وایزمن) و سینمای داستانی (از جمله بر فیلم‌های رُزیه، گدار و تَنِر و تعداد بی‌شماری از فیلمسازان فرانسوی، سوئیسی، ایتالیائی، آلمان غربی، انگلستان و آمریکائی) به‌جا گذاشتند. روش در دههٔ ۱۹۷۰ به ساختن فیلم‌های مردم‌شناسانهٔ برجسته ادامه داد و در آنها غالباً روی فرهنگ آفریقائی کار کرد. از جمله مراسم تشییع در بونگو: آنائیِ سالخورده، ۱۸۴۹-۱۹۷۱ (۱۹۷۹)، اما در دههٔ ۱۹۸۰ به ساختن فیلم‌های داستانی نامتعارف، مانند یخ‌شکن (۱۹۸۸، کار مشترک با نیت تورتروث و رائول روبیز) و راز (۱۹۸۸) روی آورد.
اما مهم‌ترین مستندساز فرانسوی مارسل اُفولس (متولد ۱۹۲۷)، فرزند فیلمساز بزرگ پس از جنگ، ماکس افولس، است. شاهکار او فیلم چهار ساعت و نیمه‌ای به‌نام اندوه و ترحم (۱۹۷۱)، مستند تکان‌دهنده‌ای است ترکیب‌یافته از فیلم‌های خبری و مصاحبه برای ارزیابی تأثیرات اشغال کلرمُن فِرون توسط نازی‌ها، و تعمیم دادن آن به سراسر فرانسه، قضاوت نهائی فیلم این است که به‌رغم کشتار سازمان‌یافتهٔ یهودیان و غیریهودیانِ مخالفِ نازی، سوداگری بورژوازی فرانسه طی دوران
و فیلم خاطرهٔ عدالت (۱۹۷۶) این فیلم با مشکلات گوناگون سانسور سیاسی از جانب عالمان این نابسامانی روبه‌رو شد و همین امر موجب شد افولس ده سالی از فیلمسازی کناره بگیرد و در این مدت تنها به نوشتن بپردازد. او در سال ۱۹۸۷ مبارزه از طریق فیلم را با تاریخ آغاز کرد و فیلمی به‌نام هتل ترمینوس: کلاوس باربی، زندگی و عصر او ساخت. این فیلم که در سال ۱۹۸۸ در ۲۶۷ دقیقه پخش شد، در سه قاره فیلمبرداری شده است و به این نتیجه می‌رسد که نازی‌ها با وجود همهٔ محاکمه‌هائیِ که به‌صورت گسترده تبلیغ شده هنوز نوبه نکرده‌اند. تأثیر سینمای مستند افولس را در آثار دوستش کلود لازمن به روشنی می‌توان مشاهده کرد. لانزمن با فیلم شوا (۱۹۸۵ - برگرفته از کلمه‌ای عبری به معنای نابودی) که از تلفیق ۳۵۰ ساعت مصاحبه حاصل شده، فیلمِ ۵/۹ ساعته‌ای خلق کرده است که تأمل خیره‌کننده‌ای است در باب قتل عام یهودیان. ساخن این فیلم ده سال طول کشید.


همچنین مشاهده کنید