دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ز پیش دیده تا جانان من رفت


ز پیش دیده تا جانان من رفت    تو پنداری که از تن جان من رفت
اگر خود همره جانان نرفتم    ولی فرسنگها افغان من رفت
سر و سامان مجو از من چو رفتی    تو چون رفتی سر و سامان من رفت
چه دید از من که چون بر هم زدم چشم    چو اشک از دیده‌ی گریان من رفت
از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی    که گنج کلبه‌ی ویران من رفت


همچنین مشاهده کنید