یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گر کنم در سر وفات سری


گر کنم در سر وفات سری    سهل باشد زیان مختصری
ای که قصد هلاک من داری    صبر کن تا ببینمت نظری
نه حرامست در رخ تو نظر    که حرامست چشم بر دگری
دوست دارم که خاک پات شوم    تا مگر بر سرم کنی گذری
متحیر نه در جمال توام    عقل دارم به قدر خود قدری
حیرتم در صفات بی چونست    کاین کمال آفرید در بشری
ببری هوش و طاقت زن و مرد    گر تردد کنی به بام و دری
حق به دست رقیب ناهموار    پیش خصم ایستاده چون سپری
زان که آیینه‌ای بدین خوبی    حیف باشد به دست بی بصری
آه سعدی اثر کند در کوه    نکند در تو سنگ دل اثری
سنگ را سخت گفتمی همه عمر    تا بدیدم ز سنگ سختتری


همچنین مشاهده کنید