پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بادست مرا زان سر اندر سر و در سبلت


بادست مرا زان سر اندر سر و در سبلت    پرباد چرا نبود سرمست چنین دولت
هر لحظه و هر ساعت بر کوری هشیاری    صد رطل درآشامم بی‌ساغر و بی‌آلت
مرغان هوایی را بازان خدایی را    از غیب به دست آرم بی‌صنعت و بی‌حیلت
خود از کف دست من مرغان عجب رویند    می از لب من جوشد در مستی آن حالت
آن دانه آدم را کز سنبل او باشد    بفروشم جنت را بر جان نهم جنت


همچنین مشاهده کنید