دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

خجلت ز عشق پاک گهر می‌بریم ما


خجلت ز عشق پاک گهر می‌بریم ما    از آفتاب دامن تر می‌بریم ما
یک طفل شوخ نیست درین کشور خراب    دیوانگی به جای دگر می‌بریم ما
فیضی که خضر یافت ز سرچشمه‌ی حیات    دلهای شب ز دیده‌ی تر می‌بریم ما
حیرت مباد پرده‌ی بینایی کسی!    در وصل، انتظار خبر می‌بریم ما
با مشربی ز ملک سلیمان وسیع‌تر    در چشم تنگ مور بسر می‌بریم ما
هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان    دیوان خود به آه سحر می‌بریم ما
صائب ز بس تردد خاطر، که نیست باد!    در خانه‌ایم و رنج سفر می‌بریم ما


همچنین مشاهده کنید