سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کهکشان شفاهی (۲)


پيامى که در اين خطوط وجود دارد براى ما ناشناخته است. اما مى‌توان از موارد مشابه حدس‌هائى زد که چطور اين پيام‌هاى مکتوب، عمل مى‌کرده‌اند و نمونهٔ موردنظر را دکتر ناتل خانلرى در کتاب تاريخ زبان فارسى از يک منبع خارجى که نام آن ذکر نشده نقل کرده است. پيام زير (تصوير ۱) پيامى تصويرى و نيمه‌تصويرى است که رئيس يکى از قبايل سرخپوست آمريکا به نام قبيلهٔ عقاب براى رئيس‌جمهور وقت آمريکا فرستاد.
در اين تصوير گيرنده به‌صورت يک فرد سفيد در خانه‌اى سفيد نشان داده شده است، يعنى به مرد سفيد در کاخ سفيد. در تصوير پنج عقاب ديده مى‌شوند که نشانه‌ٔ افراد قبيله عقاب است و روى سر نخستين عقاب دو خط رسم شده که نشانه‌ٔ رئيس قبيله است. دستى که به سوى خانه سفيد دراز کرده نشانهٔ دوستى است ...
دکتر ناتل خانلرى سرانجام ترجمهٔ اين پيام را چنين نقل مى‌کند: 'رئيس اين قبيله اعلام کرده است که با رؤساى قبايل ديگر از جمله قبيلهٔ ماهى متحد شده‌اند و همگى به آن سفيدپوست خانهٔ سفيد پيشنهاد مودت مى‌کنند.' (ناتل خانلري، ۱۳۴۹، ص ۱۹)
به هر حال در ايران نيز خط تصويرى و نيمه‌تصويرى به‌تدريج به خط قراردادى و نمادى تبديل مى‌شد. اين تبديل نيز بايد مشابه همان تبديل خطوط تصويرى سرزمين‌هاى ديگر طى هزاران سال انجام شده باشد.
عليقلى محمودى بختيارى در کتاب فرهنگ و تمدن ايران، پس از بحثى مفصل دربارهٔ پيدايش خط در جهان خاستگاه خط را فلات ايران مى‌داند.
در خط سومرى که يکى از کهن‌ترين زبان‌هاى نوشته شدهٔ بشرى است- و از سوى قوم سومر که مجاور خليج فارس يکى از تمدن‌هاى بسيار قديمى را بنياد نهادند ابداع شده است- نشانهٔ تصويرى دست در خط تصويرى اوليه در طى قرون تبديل به نشانه‌اى قراردادى شد که طبق تصوير شمارهٔ ۲ شباهت به نشانهٔ تصويرى اوليه و ريشه در آن داشت.
ايرانى‌ها نيز از همان آغاز اختراع خط، با توجه به نيازهاى خود، براى حفظ و انتقال نوشته‌ها به ديگران از کتيبه‌هاى سنگى و گلي، دست‌نويس برروى پوست حيوان و برگ درخت استفاده مى‌کردند.
اما قبل از اختراع کاغذ، ايرانى‌ها نيز مانند ديگر، اقوام روى پوست نوعى از گياهان و يا پوست حيوانات مى‌نوشتند. در حفريات مناطق اوران و نسا باقى مانده‌هائى از نوشته روى چرم به‌دست آمد که مربوط به دوران پارت‌ها بوده است. نويسنده‌اى از حدود يک هزار سال پيش در کتاب خود نقل مى‌کند که در زمان حيات او در بخشى از اصفهان قسمتى از يک بناى بسيار قديمى به نام سارويه ريزش مى‌کند و مردم با مجموعه‌اى از بسته‌هاى کتاب مواجه مى‌شوند که روى پوست گياه خدنگ به نام توز (پوستى بسيار محکم و نرم و بادوام) نوشته شده بودند. براى مردم آن روزگار، اين خط ناشناخته بود. او مى‌نويسد:
'... اتاقى از آن نمايان گرديد که تقريباً پنجاه عدل کتاب از پوست‌هائى کتابت شده بود که مردم، آن نوع خطى را تا آن وقت نديده بودند ...' .
ابوعبدالله بن حسن حمزه اصفهاني، متولد حدود ۲۷۰هـ.ق نويسندهٔ کتاب سنى ملوک‌الارض و الانبياء. در جلد ۵ فرهنگ فارسى معين راجع به اين نويسنده و کتاب او توضيحاتى آمده است.
۱. خط تصويرى ايلامى
۲. خط نيمه‌تصويرى ايلامى
۳. خط ميخى (هخامنشيان)
۴. خط پهلوانيک (نوشته‌اى بر پوست آهو، اشکانيان)
۵. خط سغدى
۶. خط دين دبيرى (صفحه‌اى از اوستا، ساسانيان)
۷. خط پهلوى (صفحه‌اى از کتاب دين کرد)
۸. خط خوارزمى (صفحه‌اى از يک کتاب)
۹. خط فارسى امروزي


همچنین مشاهده کنید