یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم


چه مقصود ار چه بسیاری دویدیم    که از مقصود خود بویی ندیدیم
بسی زاری و دلتنگی نمودیم    بسی خواری و بی برگی کشیدیم
بسی در گفتگوی دوست بودیم    بسی در جستجویش ره بریدیم
گهی سجاده و محراب جستیم    گهی رندی و قلاشی گزیدیم
به هر ره کان کسی گیرد گرفتیم    به هر پر کان کسی پرد پریدیم
چو عشق او جهان بفروخت بر ما    به جان و دل غم عشقش خریدیم
مگر معشوق ما با ماست زیرا    ز نور حضرت او ناپدیدیم
به دست ما به جز باد هوا نیست    که چون بادی به عالم بر وزیدیم
درین حیرت همی بودیم عمری    درین محنت به خون بر می‌تپیدیم
کنون رفتیم و عمر ما به سر شد    کنون این ره به پایان آوریدیم
دریغا کز سگ کویش نشانی    ندیدیم ار چه بسیاری دویدیم
بسی بر بوی او بودیم و بویی    به ما نرسید و ما از غم رسیدیم
چو مقصودی نبود از هرچه گفتیم    میان خاک تاریک آرمیدیم
کنون عطار را بدرود کردیم    کنون امید ازین عالم بریدیم


همچنین مشاهده کنید