دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بیا بیا، که نسیم بهار می‌گذرد


بیا بیا، که نسیم بهار می‌گذرد    بیا، که گل ز رخت شرمسار می‌گذرد
بیا، که وقت بهار است و موسم شادی    مدار منتظرم، وقت کار می‌گذرد
ز راه لطف به صحرا خرام یک نفسی    که عیش تازه کنم، چون بهار می‌گذرد
نسیم لطف تو از کوی می‌برد هر دم    غمی که بر دل این جان فگار می‌گذرد
ز جام وصل تو ناخورده جرعه‌ای دل من    ز بزم عیش تو در سر خمار می‌گذرد
سحرگهی که به کوی دلم گذر کردی    به دیده گفت دلم: کان شکار می‌گذرد
چو دیده کرد نظر صدهزار عاشق دید    که نعره می‌زد هر یک که: یار می‌گذرد
به گوش جان عراقی رسید آن زاری    از آن ز کوی تو زار و نزار می‌گذرد


همچنین مشاهده کنید