دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ای زلف تو تکیه کرده بر گوش


ای زلف تو تکیه کرده بر گوش    ای جعد تو حلقه گشته بر دوش
ای کرده دلم ز عشق مفتون    وی کرده تنم ز هجر مدهوش
چون رزم کنی و بزم سازی    ای لاله رخ سمن بناگوش
گویند ترا مه قدح گیر    خوانند ترا بت زره پوش
گیرم که مرا شبی به خلوت    تا روز نگیری اندر آغوش
نیکو نبود که بی گناهی    یک باره مرا کنی فراموش
گیرم که سنایی از غمت مرد    باری سخنش به طبع بنیوش
بی روی تو بود دوش تا صبح    از ناله‌ی او جهان پر از جوش
یارب شب کس مباد هرگز    زینگونه که او گذاشت شب دوش


همچنین مشاهده کنید