دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

حکایت


چه خوش گفت شاگرد منسوج باف    چو عنقا برآورد و پیل و زراف
مرا صورتی برنیاید ز دست    که نقشش معلم ز بالا نبست
گرت صورت حال بد یا نکوست    نگارنده‌ی دست تقدیر، اوست
در این نوعی از شرک پوشیده هست    که زیدم بیازرد و عمروم بخست
گرت دیده بخشد خدواند امر    نبینی دگر صورت زید و عمرو
نپندارم ار بنده دم درکشد    خدایش به روزی قلم درکشد
جهان آفرینت گشایش دهاد    که گر وی ببندد نشاید گشاد


همچنین مشاهده کنید