جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سوز تو شبی بسازم آورد


سوز تو شبی بسازم آورد    وندر سخنی درازم آورد
زان دم که تو روی باز کردی    از هر چه بجز تو بازم آورد
گر تیغ زنند رخ نپیچیم    زین قبله که در نمازم آورد
اقبال به کعبه‌ی وصالت    بی‌درد سر مجازم آورد
چون توبه‌ی منزل امانی    با بدرقه و جوازم آورد
لطف تو به مکه‌ی حقیقت    از بادیه‌ی حجازم آورد
آن بخت که دل به خواب می‌جست    بیدار ز در فرازم آورد
این قاعده‌ی نیازمندی    در عهد تو بی‌نیازم آورد
چون دید که: شمع جمع عشقم    اندوه تو در گدازم آورد
گستاخی اوحدی برتو    در غارت و ترکتازم آورد


همچنین مشاهده کنید