دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

قطعه


ای شمع سرکشان که به سر پنجه‌ی جفا    سر رشته وفای مرا تاب داده‌ای
گر سارمت فکار به زخم سخن مرنج    چون خنجر زبان مرا آب داده‌ای
شاعر خیره در اقلیم سخن می‌باشد    جان ستاننده ز اعدانه به تلخی به خموشی
گر بنابر غرضی گرچه نگوید هجوت    مدحت آن نوع بگوید که تو خود را بکشی


همچنین مشاهده کنید