شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
انسانشناسی فرهنگی در آلمان
دانشمندان آلمانى با مطالعات خود توانستند حوزه اتنولوژى آلمانى را پايهگذارى نمايند، که معروفترين پايهگذاران آدولف باستيان بود. |
- آدولف باستيان (۱۹۰۵-۱۸۲۶): |
باستيان فرزند يک بازرگان نسبتاً مرفه شهر بندرى بر من آلمان بود. موقعيت بندرى زادگاه او سبب شد که با مسافران و تجار کشورهاى مختلفى که به اين بندر رفت و آمد مىکردند آشنا شود. وى موفق به اخذ درجه دکترا در طب شد و در سال ۱۸۵۱ بهعنوان پزشک يک کشتى بادبانى به سيدني، پايخت استراليا رفت، و طى چندين سال پنج قاره جهان را در نورديد، و سپس به تدوين و انتشار خاطرات خود پرداخت. وى در خاطرات خود بارها نظريات خويش را درباره علم انسانشناسى بيان داشته است. کتابهاى ميتولوژى تطبيقي، و بشر در تاريخ از او است. کتاب بشر در تاريخ او شبيه به تمدن اقوام بدوى ادوارد تايلور انگليسى است؛ و شايد کتاب تايلر در تدوين اثر او مؤثر بوده باشد. |
باستيان، مانند هر طبيعيدان ديگر آلمانى معاصر خود، مىکوشيد تا وجود بشر را براساس عقايدى که با جهان مادى ارتباط داشت توجيه نمايد و معتقد بود که محققين بايد روش درک روحيات اجتماعات بشرى را بياموزند. |
باستيان در کتاب بشر در تاريخ همه پديدههاى ديانت بدوى را با روش تطبيقى گردآورى کرد و به اين نتيجه رسيد که کليه آداب و رسوم و معتقدات اقوام مختلف با يکديگر تشابه دارند. |
او مطالعه اسطورهاى جوامع مختلف را کليد صندوقچه اسرار ذهن بشر مىدانست و در اثر معروف خود به مقايسه اسطورههاى اقوام مختلف پرداخت. |
باستيان 'انجمن مردمشناسى نژادشناسى و اعصار ماقبل تاريخ' را پايهگذارى کرد و موزه مردمشناسى برلن را بهعنوان يکى از مهمترين موزههاى آلمان و اروپا، تأسيس نمود. وى را پدر نژادشناسى آلمان مىدانند. |
- فرانتزبواس: |
مطالعات، تحقيقات و نظريات وى انسانشناسان معروفى چون مارگرت ميد، الکساندر گولدن واريز، روت بنديکت واي.ال کروبر را تحت تأثير قرار داده است. |
وى فرزند يک بازرگان آلمانى است که مطالعات خود را از فيزيک و جغرافيا آغاز کرد. |
فرانتربواس تحت تأثير مکتب جغرافيائى آلمان و بهويژه راتزل قرار داشت و کتاب جغرافياى مردمشناسى او را که در سال ۱۸۸۲ منتشر شده بود، مورد مطالعه قرار داد. از اينرو براى شناسايئ و درک تأثير علل محيطى در تکوين فرهنگ (فرضيه را تزل) به مناطق مختلف از جمله قطب شمال در طول سواحل کانادا مسافرت کرد و با اسکيموها آشنا شد و زبان آنها را آموخت، و با انبوهى از اطلاعاتى که جبر جغرافيائى را تزل مردود مىدانست، عازم ايالات متحده آمريکا شد و پس از مدتى اقامت و رفت و آمد در محافل علمى اين کشور عازم آلمان شد. |
برخورد عينى او با گروهى از سرخپوستان، که از کليساى انگليس در غرب کانادا به آلمان آورده شده بودند، انگيزه مهمى براى مسافرت وى به کانادا شد، از اينرو با هزينه موزه مردمشناسى به کانادا اعزام شد با اين شرط که مجاز باشد لوازم و اشياء زندگى سرخپوستان را گردآورى نموده و براى ضبط در موزه مردمشناسى به آلمان بياورد. پس از به پايان بردن اين مأموريت، دوباره، عازم ايالات متحده شد و تا پايان عمر به مطالعه منطقه زيست سرخپوستان کواکيوتل، که در سواحل غربى کانادا زندگى مىکردند، پرداخت. |
بواس، برخلاف استاد خود باستيان که اشياء گردآورى شده قبائل را برحسب سير تکاملى آنها طبقهبندى مىکرد و در موزه قرار مىداد، روش منطقهاى را انتخاب کرد. يعنى کوشيد همهٔ نمونههائى را که از يک منطقه واحد بهدست آورده است در يک جا جمع کند. بنابراين وى نظريهٔ حوزه فرهنگى را مورد قبول و تأکيد قرار داد. |
با توجه به روشى که وى در انجام تحقيقات انسانشناسى به کار برد، کوشيد روش حدس و گمان را از مطالعات انسانشناسى حذف نموده و به استفاده از حقايق مشهود روى آورد. از اينرو بر آن بود که محدود ساختن دايرهٔ تحقيق به مسائلى که حل آنها با حقايق مشهودشدنى است، از لوازم ضرورى کار محقق انسانشناسى است. |
بواس برخلاف ديگران، که تمدن و فرهنگ جوامع ابتدائى را کوچک و ناچيز مىدانستند، عقيده داشت که تمدن جوامع ابتدائي، از جمله سرخپوستان، که او مطالعه کرده بود يکى ديگر از کاميابىهاى بشر است، از اينرو به قوانين عمومى رشد تمدن معتقد بود و گفت: |
'حاشا که من مدعى انکار وجود قوانين عمومى درباره رشد تمدن گردم، اين قبيل قوانين هرچه باشد در هر مورد، زير تودهاى از رويدادهاى نهفته است و چه بسا در بروز رويدادهاى واقعى به مراتب بيشتر مؤثر بودهاند تا قوانين عمومي' (هـ.ر.هيس، تاريخ مردمشناسي، ص ۴۱۱). |
وى برخى از نظريات فرويد را پذيرفت و برخى ديگر را رد کرد. همچنين در مورد جبر اقتصادى مارکسيستها با ترديد سخن مىگفت. وى در اينباره گفته است که دو قوم سرخپوست ممکن است از لحاظ خصوصيات اقتصادى داراى وجوه تشابه بسيار باشند، در حالىکه از لحاظ آداب و رسوم و اعتقادات با يکديگر متفاوت هستند. از اينرو عقيده داشت که اختلاف در بنيه و خوى جوامع مىتواند در وضع زندگى اقتصادى آنها مؤثر باشد. |
تحقيقات فرانتس بواس در مفهوم تکامل سبب هوشيارى افکار شد. زيرا معلوم شد که هر پديده از مرحله ساده به مرحلهاى بسيار پيچيده و مرکب پيشرفت کرده است. ظهور و اوجگيرى نظريه نازيرم در عصر بواس سبب شد که او خصوصيات ويژهاى را براى محققين انسانشناسى برشمارد وى در اين مورد گفته است: |
دانشمندى که جوياى حقيقت است و با تحقيقات خويش بر مجموعه دانش بشرى مىافزايد بايد از کليه فشارهاى خارجى مصون باشد و تا آنجائىکه در خور توانائى بشرى است موظف است خود را از حب و بغض بىجا و تعصب برهاند' . روىهمرفته بواس از جمله انسانشناسانى است که انديشهها و نظريات وى در شاگردان او تأثير بسيار داشته و اهميت مقام علمى او را مىتوان در وجود آنها جستجو کرد. |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
چین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات شورای نگهبان نماز جمعه حسن روحانی مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم نیکا شاکرمی مجلس
سیل ایران تهران هواشناسی شهرداری تهران باران آتش سوزی سازمان هواشناسی هلال احمر روز معلم پلیس زلزله
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا تورم مسکن بانک مرکزی حقوق بازنشستگان بازار خودرو سهام عدالت قیمت دلار دلار ایران خودرو
صدا و سیما ایتالیا بی بی سی مهران غفوریان تلویزیون سوئد موسیقی صداوسیما ساواک سریال سینمای ایران تبلیغات
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال جواد نکونام تراکتور بازی لیگ قهرمانان اروپا
اپل ناسا صاعقه گوگل اینستاگرام عکاسی تلفن همراه
چای کبد چرب فشار خون گرما