پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سر از بهر هوس باید چو خالی گشت سر چه بود


سر از بهر هوس باید چو خالی گشت سر چه بود    چو جان بهر نظر باشد روان بی‌نظر چه بود
نظر در روی شه باید چو آن نبود چه را شاید    سفر از خویشتن باید چو با خویشی سفر چه بود
مرا پرسید صفرایی که گر مرد شکرخایی    کمر بندم چو نی پیشت اگر گویی شکر چه بود
بگفتم بهترین چیزی ولیکن پیش غیر تو    که تو ابله شکر بینی و گویی زین بتر چه بود
ازیرا اصل جسم تو ز زهر قاتل افتادست    سقر بودست اصل تو نداند جز سقر چه بود
جهان و عقل کلی را ز عقل جزو چون بینی    در آن دریای خون آشام عقل مختصر چه بود
دو سه سطرست که می‌خوانی ز سر تا پا و پا تا سر    دگر کاری نداری تو وگر نه پا و سر چه بود
چو کور افتاد چشم دل چو گوش از ثقل شد پرگل    به غیر خانه وسواس جای کور و کر چه بود


همچنین مشاهده کنید