چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پند گوی تو چه‌ها تا به تو فهمانیده


پند گوی تو چه‌ها تا به تو فهمانیده    کز منت باز به این مرتبه رنجانیده
ز آتش سرکش قهرت ز تو رو گردانست    عاشق روی ز شمشیر نگردانیده
زان نگه قافله‌ی صبر گریزان وز پی    مژه‌ها تیغ در آن قافله خوابانیده
مژه بیش از مدد ابرویش از دل گذران    تیر پران و کمان گوشه نجنبانیده
چه روم بی تو به گشت چمن ای حور که هست    باغ گل در نظرم دوزخ تابانیده
می‌کشم پای ز هنگامه‌ی عشقت که فراق    سخت چشم من ازین معرکه ترسانیده
محتشم شمع صفت چند بسوزی مروی    خویش را کس به عبث این همه سوزانیده


همچنین مشاهده کنید