پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
شد ز غمت خانه سودا دلم
|
همچنین مشاهده کنید
- طال ما بتنا بلاکم یا کرامی و شتنا
- از آتش روی خود اندر دلم آتش زن
- چو صبحدم خندیدی در بلا بندیدی
- ای صد هزار خرمنها را بسوخته
- میل هواش می کنم طال بقاش می زنم
- کار به پیری و جوانیستی
- سوخت یکی جهان به غم آتش غم پدید نی
- وقت آن شد که بدان روح فزا آمیزی
- شاد آن صبحی که جان را چاره آموزی کنی
- ای که لب تو چون شکر هان که قرابه نشکنی
- گفتم که ای جان خود جان چه باشد
- سوی باغ ما سفر کن بنگر بهار باری
- به حق چشم خمار لطیف تابانت
- بویی ز گردون میرسد با پرسش و دلداریی
- از برای صلاح مجنون را
- باز نگار می کشد چون شتران مهار من
- بازرسید آن بت زیبای من
- ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی
- دایم پیش خود نهی آینه را هرآینه
- ناگهان اندردویدم پیش وی