دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ای یار، مکن، بر من بی‌یار ببخشای


ای یار، مکن، بر من بی‌یار ببخشای    جانم به لب آمد ز تو، زنهار ببخشای
در کار من غمزده ای دوست نظر کن    بر جان من دلشده ای یار، ببخشای
زان پیش که از حسرت روی تو بمیرم    بس دور بماندم ز تو بیمار، ببخشای
اینک به امیدی به درت آمده‌ام باز    این بار مکن همچو دگربار، ببخشای
مرغ دل من بی‌پر و بی‌بال بمانده است    در دام فراق تو نگونسار، ببخشای
آن رفت که آمد ز من دلشده کاری    اکنون که فرو مانده‌ام از کار، ببخشای
از کرد عراقی خجل و خوار بماندم    مگذار چنینم خجل و خوار، ببخشای


همچنین مشاهده کنید