جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فمینیسم بنیادگرا


فمينيسم بنيادگرايانه تاريخچه‌اى کهن دارد. يکى از جنبه‌هاى کار فمينيست‌ها بازيافت جايگاه و مقام زن و ميزان مشارکت او در پديد آوردن تاريخ بشرى است. با اين همه، ساله‌هاى دههٔ ۱۹۶۰ در فمينيسم بينادگرايانه نقطهٔ عطف مهمى به شمار مى‌آيد، چرا که در اين تاريخ بود که جنبش‌هاى زنان انتقاد جامع تئورى اجتماعى و جامعه را آغاز کرد. از آن پس، فمينيسم بنيادگرا و فمينيسم مارکسيستى باعث غناى همديگر شده و هم‌اينک جدا کردن رشته‌هاى الفت آنها از همديگر کارى دشواار است. 'در پرسش زنان' مردان به‌عنوان ستمگر تعريف مى‌شوند و تلاش اين ديدگاه بر آن است که دريابد مردان به چه راه‌هائى قدرت خويش را بر روح و جسم زنان اعمال مى‌کنند. فمينيسم بنيادگرا به پدرسالارى به‌عنوان يکى از اجزاء مهم تشکيل دهندهٔ روابط اجتماعى مى‌نگرد؛ قدرت و سياست نه فقط در حوزهٔ دولت و سياستگذارى که همچنين در حوزه‌هاى خصوصى در محدودهٔ روابط جنسى به‌ويژه در درون خانواده داراى اهميت است. فمينيست‌هاى بنيادگرا پرسش 'سياست اجتماعي' را با شعارهائى مانند 'شخص بودن يعنى سياسى بودن ' و 'خانوادهٔ ضد اجتماعي' مطرح مى‌نمايند.
آنان راه‌هاى اعمال قدرت پدرسالارى را برمى‌شمارند و نشان مى‌دهند که چگونه اين امور در روابط اجتماعي، به‌ويژه در مواقعى که مردان تلاش مى‌کنند که بر جنسيت بدنى و توان زيستى پيکر زن براى زادآورى کنترل داشته باشند، مسلم فرض مى‌شود. مسائل شخصى 'خصوصي' به موضوعات عمومى تبديل مى‌گردد - خشونت مردان در خانه عليه زنان و کودکان، زنا و تجاوز به عنف و ايمنى اجتماعى زنان، سقط جنين و مصرف قرص‌هاى ضدبارداري،مراقبت از کودکان و توجه به بچه‌ها،همگى به موضوعات سياسى تبديل مى‌گردد. روابط جنسى و خانوادگى به‌عنوان جايگاه‌هاى طبيعى پدرسالارى و عرصه‌اى براى مبارزه به شمار مى‌آيد. در تحليل نهائى ستمگرى در حق زنان از طريق خشونت مردانه و فشار اعمال مى‌گردد، ولى به ندرت ممکن است تحليل‌ها تا بدين پايه پيش برود. زنان از لحاظ عاطفى و ذهنى تحت ستم قرار مى‌گيرند و سياست‌هاى اجتماعى تحت رژيم‌هاى سرمايه‌دارى قادر نيست به اندازهٔ لازم به مسائل و مشکلات زنان بپردازد. از آنجا که در چنين تحليل‌هائى درمورد پدرسالارى مسألهٔ خشونت جسمى مطرح گرديده بود، گروه در حال افزايشى از فمينيست‌هاى بنيادگرا خواهان 'جدائى کامل' شده بودند، يعنى اينکه زنان بايد به‌طور کامل از مردان دورى جويند يا از دور با آنان معاشرت داشته باشند يا براى مبارزه و ايستادگى در برابر ستمگرى مردان به ساير زنان متوسل گردند. فقط به بيان يکى از شعارهاى آنان بسنده مى‌کنيم: 'نياز زن به مرد به اندازهٔ نياز ماهى به دوچرخه است' .


همچنین مشاهده کنید