شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

از دوری خود جانا حال دل من بشنو


از دوری خود جانا حال دل من بشنو    اندوه فراق گل ازمرغ چمن بشنو
زان موی بناگوشت هر کس گله‌یی دارد    آن طره به یکسو نه از گوش سخن بشنو
نافه همه بوی خوش ازبوی تو می دزدد    غمازی آن دزدی ازمشک ختن بشنو
از باد هوایت دل صد جان بدید این خود    به شگفت گلی دیگر ای غنچه دهن بشنو
تو جان منی و من دور از تو همی میرم    ای جان جدا مانده آخر غم تن بشنو
بشکست می لعلت چون توبه‌ی خسرو را    اکنون صفت مستی زان تو به شکن بشنو
به گستاخی حدیث بوسه گفتم    به خنده گفت کای خسرو دهان کو؟
امروزدر جانم سخن فردای وصلم در دهن    او در غم امروز من من در غم فردای او
هرشب روم با چشم تر آن جا که بود آن سیم بر    گر چه از ونبود اثرباری ببینم جای او


همچنین مشاهده کنید