یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم


به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم    بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمی‌توانم دید    که می خورند حریفان و من نظاره کنم
چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه    پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم
به دور لاله دماغ مرا علاج کنید    گر از میانه بزم طرب کناره کنم
ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت    حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم
گدای میکده‌ام لیک وقت مستی بین    که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی    چرا ملامت رند شرابخواره کنم
به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی    ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ    به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم


همچنین مشاهده کنید