جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش بازی در آمادگی کودکان برای دبستان (۲)


تصور کودکان دورهٔ آمادگى از دبستان آن است که در آنجا از دانش‌آموز اخلاق و رفتار خوب و درس خواندن خواسته مى‌شود و معلم بر رفتار و درس شاگردان دقيقاً نظارت دارد. آنها در بازى‌هاى خود در نقش معلم نشان مى‌دهند که معلم از مربى و والدين نسبت به کودکان سختگيرتر است.
به‌منظور روشن ساختن تصورات کودکان نسبت به ارزش والاى کار آموزگارى لازم است در مواقع بازديد دسته‌جمعى از دبستان و ديدار با آموزگاران و نيز هنگام خواندن آثار هنرى دربارهٔ معلم براى آنها به اين نکته تکيه کرد که آموزگار فهميده و دانا است، او دوست واقعى کودکان است، به آنان دانش و ادب مى‌آموزد و از موفقيت آنها پيوسته خوشحال و شادمان مى‌گردد. بايد براى آنها شرح داد که همهٔ افراد کاردان و تحصيل‌کردهٔ امروزى زمانى نزد آموزگار تعليم يافته‌اند و همه‌کس نخستين آموزگار خويش را مدت‌ها به‌خاطر دارد و به وى احترام مى‌گذارد. در نتيجه در کودکان احترام نسبت به حرفهٔ معلمى پديد مى‌گردد و هر يک کوشش خواهد کرد در بازى‌ها نقش معلم را بر عهده گيرد.
کودکان در بازي، هنگامى که مى‌خواهند يک نفر را براى معلمى انتخاب کنند اين‌طور استدلال مى‌کنند: 'ژاله براى معلمى خوبه، خيلى ميدونه و ميتونه خوب شرح بده. الفبا را خوب بلده و ميتونه ياد بده' ، 'يوسف براى معلمى خوب نيست، همش داد و بيداد ميکنه و بچه‌ها هم به حرفاش گوش نميدن' ، 'مريم همش ميخواد معلم باشه، اما شاگردى رو دوست نداره. همهٔ معلم‌ها اولش شاگرد بودند.'
ايفاء نقش معلم در بازى‌ها براى کودکان بسيار جالب و خوشايند است. اما غالباً تعدادى از کودکان فعال‌تر و با ابتکارتر آن را بر عهده مى‌گيرند و کودکان کمرو گرچه به ايفاء اين نقش علاقه‌مند هستند، ولى حجب مانع داوطلب شدن آنها مى‌گردد و همبازى‌ها نيز از امکانات آنها بى‌خبر هستند. وظيفهٔ مربى آن است که از طرف توجه بازيکنان را به توانائى هر يک از کودکان جلب کند و از طرف ديگر مشوّق کودکان کمرو در پذيرش نقش معلمى در بازى باشد.
کودکى که نقش معلم را بازى مى‌کند کوشش مى‌کند که واقعاً معلم باشد. توجه 'شاگردان' ، حمايت مربي، اعتمادى که 'شاگردان' به 'معلم' نشان مى‌دهند، همهٔ اينها در وى اعتماد به نفس به‌وجود مى‌آورد و کم‌جرأتى و کمروئى او، چنانچه در وى وجود داشته باشد، رفته‌رفته زائل مى‌گردد.
همچنين اجراء نقش معلمى در کودکان ناآرام و بى‌نظم و حتى کم‌ابتکار تأثيرات مثبت به‌جا مى‌گذارد. مثلاً:
[آرش پسر بچه‌اى بود ناآرام و نامنظم، در مشغله‌ها هميشه حواس او پرت و فکر او جاى ديگر بود. کارهاى او پيوسته نيمه‌کاره مى‌ماند. ولى از هنگامى که به همين کودک نقش معلمى واگذار گرديد، تغيير محسوس در وى پديدار شد. در سر 'کلاس' مدت زيادى بلاانصراف سرگرم توضيح 'درس' براى 'شاگران خود' بود و با علاقه‌مندى به دوستان خود کمک مى‌کرد. او توانست اعتماد همبازيان را نيز به خود جلب کند.]
کودکان در بازى دبستان بيشتر به رفتار متقابل معلم و شاگرد توجه دارند. در نظر آنان معلم انسانى است جدي، دانا، سختگير و نسبت به شاگردان خود دقيق و نيکخواه، شاگردان نيز خواسته‌هاى معلم را به‌جاى مى‌آورند، به وى احترام مى‌گذارند، او را دوست دارند و هرچه نمى‌دانند از او مى‌پرسند. اولياء آنها هم هنگام ديدار با معلم از وى جوياى پيشرفت‌هاى کودکان خود مى‌شوند و در مورد رفتار آنها با وى صحبت مى‌کنند.
در بازى دبستان کودکان کوشش مى‌کنند رفتار قهرمانان محبوب خود (معلم و شاگردان) را تقليد کنند و اين تأثير تربيتى بزرگى بر آنها مى‌گذارد، به اين معنا که روش تقليدى به‌تدريج به روش عادى آنها بدل مى‌شود.
بازى دبستان به همبستگى کودکان باهم و عادت دادن آنها به کار دسته‌جمعى يارى مى‌رساند. حتى کودکان خجول و کم‌جرأت نيز 'سر درس' با راحتى و با رضايت خاطر به پرسش‌ها پاسخ مى‌گويند، خيلى زود به سيماى دانش‌آموز درمى‌آيند و دستوراتِ 'معلم' را تماماً اجراء مى‌کنند.
در 'دبستان' بازى استعدادهاى آفرينشگر هنرى کودکان پرورش مى‌يابد. آنها خود موضوع‌هائى براى نقاشى و مجسمه‌سازى با خمير انتخاب مى‌کنند و ترانه‌هائى براى 'درس‌ها' برمى‌گزينند و دربارهٔ مضامين 'درس‌ها' مى‌انديشند.
در بسيارى از بازى‌هاى کودکان گروه‌ آمادگى مانند گذشته، عروسک‌ها نيز در نقش‌هاى کودک، همبازي، دانش‌آموز، معلم و غيره شرکت دارند. کودکان به‌جاى اين عروسک‌ها صحبت مى‌کنند. در 'دبستان' بازي، ابتدا شکل ظاهرى اين 'دانش‌آموزان' (عروسک‌ها) جلب‌نظر مى‌کند. آنها لباس مدرسه مى‌پوشند و کيف مدرسه همراه دارند، روى نيمکت‌هاى کوچک مى‌نشينند و يا پاى تخته مى‌ايستند. اما بعدها به شکل ظاهرى عروسک‌ها کمتر اهميت داده مى‌شود و به مضمون بازى مى‌پردازند. بازى دبستان با شرکت عروسک‌ها در تمام مدت سال ادامه مى‌يابد. گاهى نيز عروسک‌ها نقش دانش‌آموزان را که به کودکستان مهمانى آمده‌اند و يا برادران و خواهران 'دانش‌آموزان' را ايفاء مى‌کنند (نقش دانش‌آموزان را خود کودکان بر عهده مى‌گيرند).
به‌تدريج که تصورات کودکان از دانش‌آموز گسترش مى‌يابد ابتکارات آنها نيز پيشرفت مى‌کند، نقش‌ها نيز به واقعيت نزديک‌تر مى‌شوند. در نخستين بازى‌ها 'دانش‌آموزان' صداهاى خود را تغيير داده به شکل خردسالان صحبت مى‌کنند و سروصدا راه انداخته نظم 'کلاس' را برهم مى‌زنند. در پاسخ به اينکه چرا شلوغ مى‌کنيد مى‌گويند: 'آخه ما کلاس اول هستيم، تازه به مدرسه آمده‌ايم و هنوز کوچولو هستيم.' ديده مى‌شود که آنها هنوز تصورات ناروشن از دانش‌آموز دارند. اما بعدها مسئلهٔ عمده براى يک 'دانش‌آموز' نظم و انضباط است و او کوشش مى‌کند به پرسش‌هاى 'معلم' پاسخ درست و مؤدبانه بدهد و دستورات او را خوب اجراء کند.
هنگامى که در کودکان تصورات روشن‌ترى از مدرسه حاصل شود موضوع درس و کلاس در بازى‌هاى ديگر آنها نيز تداخل مى‌گردد. مثلاً در بازى 'مسافرت با کشتي' براى کارکنان کشتى 'کلاس درس شبانه' تشکيل مى‌دهند و يا در بيمارستان، 'معلم' با کودکانى که تحت 'مداوا' قرار گرفته‌اند کار مى‌کند.
رفته‌رفته 'دبستان' بازى منظم‌تر اجراء مى‌گردد. 'معلم' در مدت چهل دقيقه قرائت يک 'درس' را درس مى‌دهد. 'دانش‌آموزانش از روى تصاوير کتاب حکايت مى‌کنند و يا داستان‌هائى را که بلد هستند تعريف مى‌کنند. گاه يک 'دانش‌آموز' اوّلِ داستان را به ياد مى‌آورد و ديگرى آخر آن را، و يکى اسم داستان را مى‌گويد و دومى قهرمانان داستان و سرگذشت آنها را.
در ذهن کودک، مدرسه با کتاب رابطهٔ نزديک دارد، و هرگاه دوستى با کتاب را در وى به‌وجود آوريم علاقهٔ او را به مدرسه افزون مى‌سازيم. کتاب دوستى را مى‌توان در کودکان با صحبت به زبان کودکان دربارهٔ ارزش‌هاى کتاب، با بازديدهاى دسته‌جمعى از کتابخانه و نمايشگاه کتاب و همچنين برپائى بازى‌هائى در موضوع 'کتاب‌هاى خوب' و 'سير و سياحت در کتاب' پرورش داد.
بازى 'سير و سياحت در کتاب' علاوه بر علاقه‌مند ساختن کودکان به کتاب در پرورش استعداد آنها در صحبت کردن و شرح دادن بسيار مؤثر است. در اين بازى ابتدا مربى به‌عنوان راهنماى 'سفر' کتابى را که خوانده است به کودکان نشان مى‌دهد و معرفى مى‌کند و سپس به‌شرح وقايع و حوادث آن مى‌پردازد و شرح مى‌دهد که چه چيزهاى جالب و تازه‌اى در آن ديده است. بعدها به‌تدريج نقش راهنما را کودکان خود ايفاء خواهند کرد و دربارهٔ کتاب‌هائى که براى آنها در خانه خوانده‌اند صحبت مى‌کنند. 'راهنما' را کودکان از ميان خود انتخاب مى‌کنند و معمولاً تعيين موضوع 'سير و سياحت' با او مى‌باشد و بنابراين موضوع‌ها متنوع و جالب خواهند بود. کودکى که به گياهان علاقه دارد و کتاب‌هائى در اين‌باره ديده است، دوستان خود را به 'جنگل' مى‌برد و دربارهٔ گياهان و درخت‌ها و حفاظت از آنها صحبت مى‌کند. مربى در موارد لازم به وى کمک مى‌کند، مثلاً اسم مؤلف کتاب را به ياد او مى‌آورد.


همچنین مشاهده کنید