پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هنرها (۲)


  جدول تقسيم‌بندى فعاليت‌هاى هنرى
هنرها رقص دراما ادبيات موسيقى
محيط بصرى حرکت انسان اجراى زنده حرکت / صداى انسان نگارش صدا / ابزار
هنرى نظريات از سه بُعد زنده متون اجراى زنده
توليد/ برآمدها طراحى
عکاسى
اجراء
نت‌نويسى
دستنويس امتيازات
تکثير چاپ
ليتوگرافى
سينما
خاطره/ سنت
ضبط
ويدئو، سينما، تلويزيون
خاطره / سنت
راديو، سينما، تلويزيون، ويدئو، صفحه
خاطره / بيانى
فرهنگ
کتابفروشى‌ها
صفحه، نوار CD
محل نمايشگاه‌هاى هنر،
موزه‌ها،
مدارس
تئاتر
اتاق‌هاى رقص، ديسکو / سالن‌هاى رقص
 
تئاتر خيابانى
رويدادهاى اجتماعى، تئاتر
خانه / خانواده کتابخانه‌ها
کتابفروشى‌ها
خانواده، مدارس، کنسرت، سالن‌ها
نمونه‌هائى از اشکال چاپ، طراحى، مجسمه‌سازي، عکاسي
باله‌، تودهٔ مردم، اتاق رقص،يادآور دوران کهن نمايشنامه‌ها، نمايش‌هاى حرکتى بدون صدا، خيمه‌شب‌بازى شعر، رمان، نمايش، داستان‌هاى علمي، تخيلى، داستان‌هاى کوتاه اپرا، کُر، آواز، ارکستر، سونات، سمفوني
به هنگام استفاده از جدول بايد پاره‌اى نکات کليدى را در خاطر داشت:
۱. حوزه‌هاى عمدهٔ هنرى با هم ارتباط متقابل دارد و کرانه‌هاى آن بر روى هم قرار مى‌گيرد (مثلاً رقص بدون همراهى نوعى موسيقى براى مجريان و حضور تماشاگران براى تفسير وضعيت رقص امکان‌پذير نيست). نوآورى در اشکال هنر با درک همبستگى رقص، موسيقي، دراما و اصطلاح اشکال هنرى براى کاوش تنش‌هاى آفرينشى موجود امکان‌پذير است. براى نمونه، محبوبيت اُپراى ملى انگليس، مبتنى بر جذب حضار جديدى است که انتظار دارند تعادل يکنواخت‌ترى بين موسيقى مکتوب اُپرا و تفسير دراماتيک آن بيابند.
۲. براى درک اشکال اوقات فراغت، تمايز قايل شدن بين توليد و مصرف تجربيات هنرى حايز اهميت است. اين رده‌بندى‌ها و راه‌هاى مفيدى است براى درک مردم از تنوع اشکال اوقات فراغت و پاسخ دولت به اين گوناگونى‌ها مى‌باشد. در زمينه‌ٔ هنر، تفاوت آشکارى بيش شرکت در برنامه‌اى (کنسرتي) که به‌صورت زنده اجراء مى‌گردد، گوش فرا دادن به نوار ضبط شدهٔ آن کنسرت زنده که بعداً از راديو پخش مى‌شود، و گوش دادن به اجراء موسيقى که براى نخستين‌بار پخش مى‌شود، وجود دارد. به عکس، کاملاً روشن است که بين تمرين و تکرار قطعه‌اى موسيقى با اجراء آن به‌عنوان تکنواز يا عضو ارکستر در برابر حضار اختلافى وجود دارد. زمينه يا چارچوب اجراء برنامه‌هاى موسيقى اهميتى قطعى دارد، خواه اين برنامه در خلوت‌خانهٔ شخصى اجرا شود يا در برابر معلم موسيقى براى نمره گرفتن يا اينکه در جشنوارهٔ موسيقي.
۳. وُلف (Wolff) (۱۹۸۱) استدلال مى‌کند که مصرف عبارت است از تکميل توليد هنري. فقط موقعى دراما، رقص موسيقى و ادبيات توليد مى‌شود که مورد مصرف حضار و تماشاچيان باشد با اين همه چنانچه اجرا را فعال توصيف کنيم و حضار کارهاى هنرى را به‌صورت غير فعال مصرف نمايند تمايز آسانى قايل نشده‌ايم. پاره‌اى از نويسندگان (مانند پيک ۱۹۸۱) چنين استدلال مى‌کنند که در اينجا تبادل دو جانبه‌ٔ بيشتر يعنى بُعد زيبائى شناختى وجود دارد که در تبادل کالاهاى تجارى ديده نمى‌شود. در واقع، از حضار انتظار زيادى مى‌رود و بحث‌هاى داغى در مورد سياست‌گذارى‌هائى وجود دارد که هدف آن آموزش حضار براى قدردانى از نمايش هنرى است. با اين همه براى قدردانى و تشويق اجراء هنري، حضار بايد در محل حضور داشته باشند و اين خود مستلزم مقادير معتنابهى از گزينه‌هاى انسانى و نيز تصوير سيماى کليت‌گرايانهٔ اوقات فراغت است. مثلاً مورد تماشاى چه نمايشى برود، چه شبى به تئاتر برود، چه کسى را با خود ببرد و چگونه و با چه وسيله‌اى مسير را طى کند. اجراء نمايش را از قبل پيش‌بينى مى‌کند، غذائى ميل مى‌کند و يا نوشيدنى مى‌نوشد، برنامه را تماشا مى‌کند و بعداً در مورد چگونگى اجراء آن با ديگران به بحث مى‌پردازد.
۴. طى هر دورهٔ تاريخى هنر را مى‌توان تحت عنوان کلاسيک يا سنتى تعريف کرد و آن را از مدها و سرگرمى‌هاى امروزى که ممکن است ريشه در فرهنگ توده‌ها داشته باشد متمايز ساخت. شکل‌هاى نوين موسيقي، دراما، تئاتر شيوه‌هاى سنتى و قراردادهاى توليد و تکثير هنرى را به چالش مى‌گيرد. مارتين (۱۹۸۱) اين فرايند را با اصطلاح 'آستانه‌اي' (Liminality) توصيف مى‌کند که هدف آن کاوش و آزمودن کرانه‌هاى مقررات قراردادي، قوانين و شيوه‌ها است. در تحليل و انقلاب فرهنگ مهم سال‌هاى دههٔ ۱۹۶۰ در زمينهٔ هنر، مد، موسيقى پاپ و طراحى مورد بررسى قرار مى‌گيرد که عقايد قراردادى در مورد جنسيت، کار و سياست را مورد سؤال قرار داد. در آن زمان بسيارى نگران آن بودند که ميراث هنر (يعنى دراما، اپرا، باله) در برابر موج جديد طرفداران وارول، (Warhol) ليرى (Leary) و لنون (Lennon) از هم فرو پاشد. با توجه به دورنماى سال‌هاى دههٔ ۱۹۸۰ معلوم مى‌شود که اين نگرانى‌ها بى‌اساس بوده با اين همه همواره تنش پربارى بين اشکال سنتى هنر و آنهائى که به شکل ژرف‌تر در فرهنگ مردمى و دستگاه‌هاى ارتباط جمعى جا افتاده وجود داشته است. دقيقاً همين تنش است که خشن‌ترين بحث‌هاى سياست‌گذارى را پيش کشيده است.


همچنین مشاهده کنید