شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
حلیم حُلَیره
اين بود مردى که در دهى زندگى مىکرد. يک روز بلند شد و به زن خود گفت: من مىروم کمى توى اين دشت بگردم. |
رفت و رفت تا رسيد به يک آبادي. خيلى گرسنهاش بود. به خانهاى داخل شد. در آن خانه آش حليم حليره پخته بودند. |
شب که شد، شام براى او آوردند. مرد چنان از آن آش خوشش آمد که نگو. اصلاً تا به آن هنگام آنجور آشى نخورده بود. با خودش گفت: 'بايد بروم خانه و به زنم بگويم تا از اين آش برايم درست کند' . |
صبح زود به راه افتاد. خيلى راه رفت تا به آبادى خودش رسيد. به خانه رفت و به زن خود گفت: 'اى زن اين مدت که در بيرون بودم چنان آشى خوردم که در عمرم هرگز نديده و نه شنيدهام' . |
زن گفت: 'آخر اى مرد نام آش چه بود مگر تا به حال خودمان نپختهايم؟!' |
مرد گفت: 'نه' |
زن گفت: 'خوب مىخواستى بپرسى اسم اين آش چه بود. حالا بايد بروى نام آش را بپرسى تا برايت درست کنم' . |
مرد از جا بلند شد و دوباره بهراه افتاد. سه چهار روز در راه بود تا رفت و اسم آش را پرسيد. وقتى برمىگشت در ميان راه به نهرى رسيد. از آن نهر آب بارى آسيابى مىرفت. از روى نهر پريد ناگهان نام آش از ياد او رفت. چه بکنم چه نکنم؟ اين طرف را بگرد و آن طرف را نگاه کن. يک چوبدستى جست و با آن مشغول بههم زدن نهر شد تا نام آش را در نهر پيدا کند. |
آسيابان که مشغول آرد کردن گندم بود ديد که آبى که از ناو آسياب مىآيد گلآلود است و پر از سنگ و شن شده. بالا آمد و مرد را ديد که مشغول بههم زدن آب است. آسيابان با اعتراض گفت: 'آخر اى خانه خراب اين چهکار است که مىکني؟ آب را چرا بههم مىزني؟' |
مرد گفت: 'هيس ساکت! يک چيزى گم کردهام که به خدا برادر به برادر هزار تومن نمىدهد.' |
آسيابان گفت: 'آخر خانه ويرانشده تمام نهر را کردى حليم حليره بسکه بههم زدي!' |
مرد ناگهان از خوشى فرياد زد: 'آهاى قربان دهنت پيداش کردم. حليم حليره، حليم حليره، حليم حليره' |
و دواندوان به طرف آبادىاش شتافت |
آسيابان از پشت سر او را نگاه کرد. سرى تکان داد و با خود فت: |
'بيچاره زده به کلهاش' . |
ـ حليم حليره |
ـ افسانهها و متلهاى کردى ـ ص ۲۹۰ |
ـ گردآورنده: علىاشرف درويشيان |
ـ نشر چشمه چاپ سوم ۱۳۷۵ |
ـ(به نقل از فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد چهارم ـ علىاشرف درويشيان و رضا خندان). |
همچنین مشاهده کنید
- کیسهٔ مخملی و نود و نه سکه طلا
- ماهپشانی (۲)
- هالو و هِیبَض و تعبیر خواب (۳)
- پسر و غول بیابان
- سه برادر و کچل سرمایهدار
- حیلهٔ زن مکار ۲
- بهلول دانا
- نخودی
- دختر چوپان
- جمیل و جمیله(۳)
- قصهٔ طوطی
- جمعه، شنبه، یکشنبه (۲)
- گداعلی
- مرد عامل خوشبختی است یا زن؟
- گنج پنهانی
- سودا
- چلگزه مو
- آستر، رویه را نگاه میدارد؛ نه رویه آستر را
- گل قهقهه (۲)
- دختر بازرگان و هفت برادر(۵)
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سیل سلامت قتل کنکور تهران سردار رادان سازمان سنجش آتش سوزی شهرداری تهران پلیس اصفهان زنان
قیمت دلار دلار سایپا خودرو قیمت خودرو تورم قیمت طلا بازار خودرو ارز مسکن بانک مرکزی ایران خودرو
کیومرث پوراحمد خودکشی تلویزیون سینمای ایران فیلم ترانه علیدوستی سریال گردشگری موسیقی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل الماس همراه اول ناسا فیلترینگ
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل