دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

فرایند متمدن سازی


بيشتر فعاليت‌هاى اوقات فراغت فرصتى پيش مى‌آورد که انسان از 'حالت رسمى بيرون آيد' ؛ و از شر آداب و رسوم و قيد و بندهائى که در زندگى عادى و کارى وجود دارد رهائى يابد و 'خوش‌بگذراند' . اين موضوع که اوقات فراغت براى حوزهٔ عاطفى يا 'احساسي' شخص فرصت‌هائى فراهم مى‌آورد (از شرکت در کنسرت‌هاى پاپ گرفته تا تماشاى مسابقات ورزشي) تا بتواند بر خود 'آگاه' و معقول خويش چيره گردد و براى مدتى آن را کنار بگذارد. با اين همه الياس استدلال مى‌کند که عواطف به‌طور غريزى در قيد شرايط تاريخى که شخص در آن زندگى مى‌کند قرار دارد. دقيقتر بگوئيم، ويژگى‌هاى رفتار اوقات فراغت (آنهائى که ناديده گرفته مى‌شود و قابل قبول است نه آنهائى که محکوم و غير قابل قبول است) از ديدگاه تاريخى نسبى است و به مرور زمان تغيير مى‌يابد.
هم‌اينک بحث‌هاى دربارهٔ جنبه‌هاى مختلف رفتار اوقات فراغت در جريان است. همچنين مطالب راديو و تلويزيون سانسور مى‌شود. کسانى که با کارهائى نظير شکار روباه، گاو بازي، مسابقات تيراندازى و غيره مبارزه مى‌کنند. هستند کسان ديگرى که مايل‌اند بازى بوکس را غيرقانونى سازند و همچنين مطالب زيادى دربارهٔ خشونت و ورزش به چاپ مى‌رسد. در انگلستان نظام قضائى به‌طور فزاينده‌اى درگير بررسى مواردى از 'آسيب‌هاى شديد جسمي' در بازى‌هاى راگبى و فوتبال مى‌شود. همچنين توجه داشته باشيد که اوباشى در جريان مسابقات فوتبال چنان ابعادى به خود گرفته که دولت مجبور شده است براى سرکوب آن وارد ميدان گردد.
طى سال‌هاى دههٔ ۱۹۸۰ و شايد فقط ۵۰ سال پيش ممکن بود، چنين بحث‌هائى مطرح نگردد. الياس چنين استدلال مى‌کند که استنباط مردم در مورد آن‌گونه رفتارهائى که از ديدگاه اجتماعى پذيرفتنى است به مرور زمان تغيير يافته است. آستانهٔ مواردى چون شرم، احساس گناه، انزجار و ناپسندشمارى بالا رفته است. اين يکى از عناصر کليدى بحث الياس در مورد فرايند متمدن سازى است که در جلد اول به نام 'تاريخچهٔ منش‌ها' مورد بررسى قرار گرفت. اين تاريخچه که طى سال‌ها با زيباترين واژه‌ها و با شاخ و برگ فراوان بيان شده نوعى فرايند اجتماعى را پى مى‌گيرد که طى آن افراد به تدريج ياد گرفته‌اند که بر اعمال بدني، غرايز و عواطف خويش تسلط داشته باشند و آنها را بررسى نمايند. عواطف 'سرکوب شده' و نفسانيات غريزى به سوئى که از نظر اجتماعى پذيرفتنى‌تر باشد، سوق داده شده و شهوات در مسير فعاليت‌هائى که از ديد اجتماعى 'بى‌زبان' باشد سوق داده شده است. از توالت‌ رفتن گرفته تا روابط جنسي، از تفريحات فيزيکى گرفته تا عادات تغذيه‌اى همگى تحت تأثير اين فرانيد قرار دارند. چکيدهٔ رفتارهاى خوب در مورد غذاخوردن در سده‌هاى ميانه (به گونه‌اى که در کتاب اراسموس در کتاب رفتارها توصيف شده) در حال حاضر در محيط رستوران‌ها مدرن شيک‌ و راحت اروپاى امروزى ممکن است روش‌هائى حيوانى به شمار آيد.
با اين همه تحليل الياس نتايجى بسيار فراتر از توصيف صرف رفتار 'متمدنانهٔ' اواقات فراغت در بردارد. چنين رفتاري، شامل بيان علايق و بيزارى‌ها، شکيبائى و ناشکيبائى به خودى خود به وجود نمى‌آيد. الياس بر آن است که ويژگى‌هاى شخصيت‌ها (که رفتار اوقات فراغت ما فقط يکى از جلوه‌هاى آنهاست) با نوع نظام دولتى که آنها در آن شکل مى‌گيرند، همبستگى نزديکى دارد. در طى سده‌ها، تشکل يافتن تدريجى دولت - ملت‌هاى بزرگ از گروه‌هاى فئودالى کوچکتر در حال ستيز باعث افزايش نظارت دولت بر کاربرد قانونى خشونت گرديده است. چنين قدرتى هم اينک در ارتش‌هاى ملى و نيروى انتظامى متمرکز گرديده است. طى اين فرايند زندگى افراد اندک‌اندک ايمن‌تر، صلح‌جويانه‌تر و قابل پيش‌بينى‌تر شده است. همچنين با بزرگتر و فراگيرتر شدن دولت، زنجيره‌هاى همبستگى‌ها طولانى‌تر و پيکره‌بندى‌ها پيچيده‌تر گرديده است. برآمد اين 'همبستگى‌هاى در حال طولانى‌ شدن' همراه با 'حالت تساهل داخلي' اين است که هم فرصت و هم نياز به بيان انگيزش عواطف کاهش يافته است.
براى نمونه، شيوهٔ مسافرت در اعصار مختلف تاريخى را در نظر بگيريد. امروزه مسافرت هم منظم و هم تا اندازه‌اى ايمن شده است. اتومبيل‌ها تحت مراقبت‌هاى دقيق ايمنى قرار مى‌گيرد و استفاده از کمربند ايمنى اجبارى شده، قوانين مناسب جاده‌ها در حد کافى رعايت مى‌گردد، سياست‌هاى ايمنى براى جبران خسارات ناشى از شکستن شيشه‌ٔ جلوى اتومبيل در پيش گرفته شده و نيز قوانينى براى ادامهٔ خدمات و جبران خسارت وسايل وضع گرديده است. همچنين روش‌هاى حفاظتى مشابهى در مورد مسافرت با قطار و هواپيما به کار گرفته مى‌شود. اين روش‌ها را با شيوه‌هاى مسافرت در سده‌هاى ميانه که مى‌بايستى بس ماجراجويانه‌تر و پرمخاطره‌تر بوده باشد، مقايسه نمائيد. در واقع در آن زمان شخص از ساخت به نسبت امن منطقهٔ محدود به حصارهاى شهر (که جهت حفاظت در برابر مهاجمان بنا نهاده شده بود) پاى بيرون مى‌نهاد. اين رويداد نه فقط به علت پائين بودن سطح فن‌آورى مسافرت که همچنين به دليل امکان واقعى يورش ولگردان و راهزنان غير قابل پيش‌بينى بود که در مقام مقايسه بسيار گرانتر از شرايط بيمهٔ امروزى و بنابراين فقط براى عدهٔ معدودى قابل دسترس بود. مسافرت همانند ساير جنبه‌هاى زندگى کمتر ايمن بيشتر غير قابل پيش‌بينى و کمتر با آرامش خاطر همراه بود. اشارات ضمنى جديد 'از خود مراقبت کردن' در شرايطى که خشونت يگانه ابزار حفاظتى موجود بود و براى سازگارى با شرايط مسافرت به صفات و ويژگى‌هاى شخص متفاوتى نياز بود، مفهوم ديگرى پيدا مى‌کرد. در بريتانياى جديد، اگر قرار بود شخصى که تصادف مى‌کرد از اتومبيل بيرون بجهد و به شکل بدنى متعرض شخص مقابل گردد، آن وقت اين عمل تقريباً به‌طور قطع هرگونه داورى مربوط به سرزنش شخص مقصر در مورد تصادف اوليهٔ اتومبيل را تحت الشعاع قرار مى‌داد.
دانينگ (Dunning) انواع بازى‌ها و مسابقات را از حدود سال ۱۳۰۰ بعد از ميلاد تاکنون به‌طور گسترده‌اى مورد تجزيه و تحليل قرار داده و ديدگاه‌هاى الياس را در مورد فرايند متمدن‌سازى مورد توجه قرار داده است. بازى‌هاى توده‌اى (مردمي) مانند اشکال اوليهٔ 'فوتبال' 'پرش' از نوع مرسوم بين اهالى نپن ولزي، (Wels knappen) و کورن وال امورى وحشيانه و پرغوغا بود. شمار بازيکنان هيچ محدوديتى نداشت، هيچ‌گونه قوانين مدون مکتوب و هيچ نوع محدوديتى از نظر فضا يا زمان بازى وجود نداشت. حتى اگر چنين قوانينى وجود مى‌داشت، هيچ تضمينى در کار نبود که کسى به آنها باقى بماند. به‌طور خلاصه اين بازى‌ها نزديک به جنگ واقعى و از ويژگى‌هاى آن تحمل خشونت شديد و آسيب جسمى بود. چکيده‌اى از گزارش کارو (Carew) دربارهٔ بازى هارلينگ (نوعى توپ بازى ايرلندى شبيه هاکي. م) در کورن‌وال در سال ۱۶۰۲ که دانينگ روايت کرده بود، شواهدى دربارهٔ ماهيت دور از تمدن اين بازى‌ها ارائه مى‌دهد:
در اين بازى‌ها توپ را مى‌توان به سان ارواح دوزخى در نظر آورد: چرا که هر کس که آن را مى‌گرفت چونان ديوانگان آن را از آنجا دور مى‌کرد و با کسانى که مى‌خواستند توپ را از او بگيرند به جنگ و ستيز مى‌پرداخت: اما هنوز لحظه‌اى از ربودن توپ از او نگذشته بود که شخص اخير با همان خشم و شدت به جان کسانى که مى‌خواستند توپ را از او بربايند مى‌افتاد و بازيکن پيشين به فردى آرام تبديل مى‌شد. واقعاً نمى‌توانم تصميم‌ بگيرم که آيا بايد اين بازى را به علت جوانمردى و تلاش فراوانى که لازمهٔ انجام آن است بستايم، يا آن را به علت خشونت و آسيب‌هائى که به بار مى‌آورد، نکوهش نمائم. زيرا از يک سو تن ورزشکاران را قوي، پرتوان و چالاک مى‌سازد، و از سوى ديگر قلب آنان را سرشار از شهامت مى‌سازد تا بتوانند رو در رو با دشمن بستيزند: از طرف ديگر همراه با خطرهاى فراوان است که گاه باعث آسيب ديدن شديد بازيکنان مى‌گردد. دليل آن اين است که پس از اتمام بازي، بازيکنان را مى‌بينيد که با تنى کوفته به خانه باز مى‌گردند گوئى از جنگى واقعى بر مى‌گردند در حالى که بدن‌هايشان خشک، استخوان‌هايشان شکسته و مفصل‌هاى آنها در رفته است، چنان آسيب‌هائى که ممکن است عمرشان را کوتاه سازد. با اين همه بازى خوبى است و هيچ‌گاه آتورنى (Attourney) يا کراونر (Crowner) از آن غمى به دل راه نمى‌دهند.
نظر دانينگ اين است که اين جنگ و ستيزهاى کاذب (و ساير 'تفريحات' مانند خروسِ جنگى و 'به هم انداختن خروسان' ، بازى‌هائى شامل بر درافتادن و آزار گاوها يا خرس‌ها، سگ‌پرانى يا زنده سوزانيدن گربه‌هائى که در سبد گذاشته شده‌اند، تماشاى مراسم اعدام)، بازتاب ميزان خشونت و در سطح کلى تسلط خشونت در جامعه است. اين گونه تفريحات، از ويژ‌گى‌هاى شاخص مردمى است که در مقايسه با کنترل غير شخصى و متمرکز نسبى ابزارهاى خشونت که از ويژگى‌هاى ملت - دولت‌هاى کنونى به حساب مى‌آيد، در مراحل آغازين فرايند تمدن قرار دارند. اين واقعيت که چنين فعاليت‌هائى از نظر ما وحشيانه و تنفرآور است شاهد فرايند تمدن بشر امروزى است.


همچنین مشاهده کنید