دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

استاندارد کردن


در پى پيدايش خصلت بازارى و سوداگرانهٔ نظام صنعتي، که نتيجهٔ جدا شدن توليد از مصرف است، لزوم توليد کالاهاى بسيار متنوع احساس گرديد. در نتيجه هر يک از گروه‌هاى توليدکننده سعى در عرضهٔ هر چه بهتر توليدات خود نمودند، و همسان‌سازى و استاندارد کردن کالا مورد توجه قرار گرفت، که نه تنها در روش و سيستم توليد فيزيکى کالاها مؤثر افتاد بلکه شيوهٔ مديريت و روش‌هاى بهره‌بردارى و اجرائى را نيز متأثر ساخت.
تفکر و شيوهٔ استاندارد کردن کالاها و روش‌هاى توليد متفکران، صنعتگران و سرمايه‌داران را بر آن داشت تا به ابداع بهترين روش‌ها، از راه بررسى و مطالعات علمي، بپردازند. از پيشروان روش استاندارد کردن توليد در ايالات متحده آمريکا مى‌توان تئودورويل (Theodor Veill)، واف - دبليو (Fredeuch Winslow Taylor)، تايلر را نام برد، که سعى کرند با استاندارد کردن سيستم توليد به کار کارگران جنبه علمى بدهند.
اهميت اين روش بيشتر از آن رو است که روش‌هاى توليد و خدمات درست مى‌شود و در نتيجه بر ميزان توليد افزوده مى‌گردد و از انجام دادن بسيارى کارهاى اضافى جلوگيرى مى‌گردد.
مسئله استاندارد کردن نه تنها در بخش فيزيکى واحدهاى توليدى کاربرد يافته، بلکه در بخش تربيت نيروى انسانى و آماده‌سازى کارکنان نيز اهميت يافته است. کارگذاران صنعتى نيروى کار مورد نياز خود را براساس هدف‌هاى خاص سازمان توليدى خود انتخاب و آموزش مى‌دهند. به سخن ديگر، صنعت به استاندارد کردن توانائى‌هاى انسان براى دستيابى به هدف‌هاى خاص خود پرداخته است. دستيابى به اين هدف و انتخاب افراد واجد شرايط ضوابط و سيستم جديدى را با استفاده از علومى مانند روانشناسى به‌وجود آورده است، که با روش‌هاى سنجش علمى مى‌توانند افراد مورد نياز را با زمينه‌ها و توانائى‌هاى لازم انتخاب نمايند. ازاين‌رو صاحب‌نظرانى مثل بينه (Binet)، و ترمن (Terman)، به ابداع روش‌هاى علمى خاصى پرداخته‌اند که کاربرد آن در سيستم‌هاى توليدى و خدماتى اهميت دارد.
همسان‌سازى و يکنواخت‌سازى در فرهنگ جوامع مختلف و نيازمند ساختن مصرف‌کنندگان به انواع مصنوعاتى که توليدکنندگان عرضه مى‌نمايند مؤثر بوده است. به سخن ديگر همسان‌سازى توليدات به‌طور غيرمستقيم جوامع مختلف را به يکديگر مربوط مى‌سازد. شيوهٔ زندگى آنها را از لحاظ مادى و ابزارى يکسان مى‌سازد و اصطلاحات فنى و ابزارى جبنه بين‌المللى پيدا مى‌کند و گاهى شدت اين هجوم به اندازه‌اى است که سبب حذف بعضى از زبان‌هاى بومي، که در اقليت به سر مى‌برند مى‌شود.
طرح‌هاى شهرسازي، خانه‌سازي، تأسيس بناهاى آموزشي، و ديگر امکانات و وسايل فيزيکى مورد نياز جوامع نيز تحت‌تأثير همين مقولهٔ همسان‌سازى منبعث از سيستم تکنولوژى جديد قرار مى‌گيرد و شکل شهرها و خانه‌ها، مجتمع‌هاى مسکوني، بيمارستان‌ها و... بيشتر از قالب و نقشه خاصى پيروى مى‌کنند و آن کارکردى را که خانه براى مردم بومى داشته، از دست مى‌دهد و ارزش‌ها و ضوابط تازه‌اى را جايگزين آن مى‌سازد. بنابراين معمارى با تکنولوژى و مهندسى پيوستگى نزديکى پيدا مى‌کند و از ارزش هنرى خاصى برخوردار مى‌گردد. تغييرات مکررى که در مدل و شکل انواع لوازم مکانيکى به‌وسيلهٔ طراحان و مهندسان حاصل مى‌شود، ناشى از همين ارتباط است.
زيبائى و ظرافت و طرح‌هاى تازه در همه جنبه‌هاى زندگى انسان رغبت او را جلب مى‌کند. به اين ترتيب صنعت و روش‌هاى منبعث از آن، از جمله پديده استاندارد کردن، همه جنبه‌هاى زندگى انسان را در برگرفته است. گفتهٔ معمار و نقاش معروف فرانسوى به نام لوکاربوزيه (Le Carbusier)، که گفته است:
'يک خانه ماشينى است براى زيستن'
نشان از تأثيرى است که صنعت و فرهنگ آن بر جامعه انسانى و ارزش‌هاى اجتماعى او گذاشته است. پذيرش طرح‌هاى مهندسى و طراحان به‌وسيلهٔ مردم، که البته از پيدايش زمينه‌هاى فرهنگى ناشى از تأثير تکنولوژى تازه برخوردار است، خالقين اين آثار را بيش از پيش ترغيب خواهد کرد تا طرح‌‌هاى جديدى بيافرينند، که رضايت مردم را جلب کند. در واقع لذت روانى هر رضايتى که طراحان از آن برخوردار مى‌شوند انگيزش جديدى براى بروز خلاقيت‌ها و نوآورى‌هاى تازه است، که در واقع پويائى سيستم تکنولوژى را سبب مى‌شود.


همچنین مشاهده کنید