دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

خط ز رخت سر کشید سرکشی ای گل بس است


خط ز رخت سر کشید سرکشی ای گل بس است    وقت نوازش رسید ناز و تغافل بس است
نخل تو شد میوه‌ی ریز از تو ندیدم بری    جامه چو گل میدرم صبر و تحمل بس است
در ره مرغ دلم حلقه مکن زلف را    بر سر سرو قدت حلقه‌ی کاکل بس است
سایه ز خود گو ببر غیر تو گر خود هماست    چتر همایون گل بر سربلبل بس است
تا ز نشاط افکنم غلغله در بزم انس    از می نابم به گوش یک دو سه غلغل بس است
چند کشی محتشم بار تکبر ز خلق    پشت تحمل خمید عجز تنزل بس است


همچنین مشاهده کنید